آثار تربيتى بلاها - عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آثار تربيتى بلاها

بلاها و مصايب در تربيت و پرورش فضايل اخلاقى انسان آن چنان مؤثرند كه كمتر عاملى از نظر تأثير به پايه آن مى رسد، اينك به برخى از آثار ارزنده آن اشاره مى كنيم:.

1. شكوفايى استعدادهاى نهفته

انسان ها با استعدادهاى گوناگون گام به پهنه هستى مى نهند، ولى براى شكفتگى استعدادهاى نهفته شرايطى لازم است كه اين بذر را در وجود انسان به حركت و جنبش و به تربيت و پرورش در آورد. انسان در پرتو مصايب، قواى دماغى خود را به كار مى اندازد و به قله هاى مرتفع علم و آگاهى مى رسد و اگر سختى ها و محروميت ها نبود هرگز بشر از نردبان علم بالا نمى رفت.

بنابراين بايد گفت: مصايب، مشكلات و بلاها، مادر خوش بختى و كانون راحتى است و اگر زندگى دور از آلام و مصايب بود هرگز بشر به راحتى هاى موجود دست نمى يافت.

2. استقامت و پايداري

يكى ديگر از آثار تربيتى مصايب اين است كه در انسان روح مقاومت و پايدارى را تقويت مى كند و او را در برابر حوادث صبور و بردبار، بار مى آورد و طوفان حوادث نمى تواند درخت وجود او را از جاى بكند. پدر و مادرى كه مراقبند فرزند آنان در كشمكش حوادث و مصايب قرار نگيرد سخت در اشتباهند، اين بچه ها در طوفان حوادث بسان درخت بيدى بر لب جويبارند كه به هر بادى مى لرزند و در گردباد حوادث بسان پر كاهى از اين سو به آن سو پرتاب مى شوند، ولى افراد بلاديده و زجر كشيده، مانند سنگ ها و كوه هاى استوارى هستند كه در برابر بادهاى سهمگين و يا سيل زورآزماى از جاى نمى جنبند.

همان طور كه فولاد در پرتو آتش سخت تر مى شود و چاقو به وسيله سوهان تيزتر مى گردد، شدايد و سختى ها نيز انسان را مصم تر و برنده تر مى سازد.




  • تا نبيند رنج و سختى مرد، كى گردد تمام
    پايدارى و استقامت ميخ
    بر سرش هر چه بيشتر كوبى
    پايدارى ش بيشتر گردد



  • تا نيابد باد و باران، گل كجا بويا شود
    سزد ار عبرت بشر گردد
    پايدارى ش بيشتر گردد
    پايدارى ش بيشتر گردد



3. زنگ بيدار باش

از آثار ثمر بخش مصايب، بيدارى انسان و توجه او به جهان غيب و وارستگى او از جهان ماده است. زندگى شيرين و لذيذ مايه غفلت است و سبب مى شود كه انسان در لذايذ ماده و علايق نفسانى آن چنان فرو رود كه جز لذات جسمانى و لذت بدنى و خوشى چند روزه دنيا، به هيچ عنصر اخلاقى و فضيلت انسانى توجه پيدا نكند.

وقتى نظام شيرين به هم مى خورد و اسباب و مقدمات مادى از كار مى افتد و پرده هاى ضخيم غفلت دريده مى شود و انسان خود را در كام مرگ و نابودى مى بيند، در اين وقت ارتباط و پيوستگى خود را با جهان غيب استوارتر مى سازد. بشر غرق در نعمت، مانند مسافرى است كه با يك وسيله سوارى كه در آن وسايل استراحت فراهم است، مسافرت مى كند؛ به طور مسلم مسافرت با چنين وسيله مجهزى آن هم با سرعت زياد، در جاده آسفالت، خواب و غفلت را بر انسان آن چنان مستولى مى سازد كه در طول مسافرت چيزى را درك نمى كند، ولى هنگامى كه راننده پا روى ترمز مى گذارد، وضع زندگى دگرگون مى شود و از خواب و غفلت بيدار مى گردد. بلاها و مصايب نيز كه چرخ هاى زندگى را از گردش باز مى دارند و زنگ توقف را به صدا در مى آورند، در حقيقت مانند ترمزى است كه بشر را از خواب و غفلت كه نتيجه زندگى شيرين است، بيدار مى كند.قرآن مجيد مى فرمايد:.

وَ ما اَرسلنا فى قَريَةٍ مِن نَبىٍ‏ّ اِى اَخَذنا اَهلَها بِالبَأساء وَ الضَرّاء لَعَلَّهُم يَضَّرَّعُون؛(1).

هيچ پيامبرى را در هيچ دهكده و شهرى نفرستاديم مگر آن كه مردم آنها را به شدت و سختى دچار نموديم تا شايد (متنبه شده و) به ما متوجه شوند.

وَ لَقَد اَخَذنا آلَ فِرعَون بِالسِنين وَ نقصٍ منَ الثَمَراتِ لَعَلَّهُم يَذكَّرُون؛(2).

قوم فرعون را به خشك سالى و كمى ميوه دچار نموديم تا شايد متذكر گردند.

در حقيقت مصايب و بلاها مانند سيلى هاى سخت و گران آن پزشك حاذق است كه پس از انجام عمل جراحى به چهره بيمار كه در بى هوشى فرو رفته مى نوازد و او را با ضربه هاى سخت از خواب گران كه ممكن است به قيمت جان او تمام شود، بيدار مى كند؛ و گويى بلاها و مصايب، نعمت هايى است كه به صورت قهر تجلى مى كند.

هر گاه انسان از اين پيشامدهاى ناگوار، بهره معنوى بَرد و به راستى بيدار گردد، اين پيش‏آمدها براى او لطف، احسان و نيكى خواهد بود، ولى اگر باز هم از خواب بيدار نشود آن جاست كه بايد گفت: اين شخص گرفتار مصيبت شده است، چه مصيبتى از اين بالاتر كه وسيله خوش بختى و بيدارى انسان پيش بيايد، ولى باز او توجه نكند و به خواب ادامه دهد.

/ 326