روز اينجانب خدمت استاد حسن زاده آملى رسيدم، ايشان براى لحظه اى جريان غصب فدك از حضرت زهرا سلام الله عليها را به خاطر آورده و آهى كشيدند، سپس فرمودند: نكته اى كه مىگويم مبالغه نيست و جريانى كه در كوفه اتفاق افتاد حقيقت دارد.ايشان در ادامه فرمايشاتشان واقعه و جريان برخورد حضرت زهرا سلام الله عليها با عمر را در كوچه بيان كرده و فرمودند، بماند كه در كوچه چه گذشت، اما زمانى كه فاطمه زهرا رحلت فرمودند، امام حسن بيشتر از امام حسين عليه السلام و زينب سلام الله عليها جزع و فزع مىكردند، عده اى خدمت امام رسيدند و گفتند: آقا برخيزيد و اين همه گريه و بى تابى نكنيد، شما فرزند بزرگ هستيد و اين گريه شديد شما باعث بى تابى بيشتر امام حسين عليه السلام و زينب كه كوچكتر از شما هستند مىشود.امام حسن عليه السلام فرمودند: اگر برادرش حسين نيز مانند من مىدانست كه در كوچه چه گذشت و آن صحنه دلخراش و جگر سوز را مىديد، او هم مانند من بلكه بيشتر بى تابى مىكرد. چگونه براى مادرم نگريم در حالى كه او چنان سيلى محكمى به صورت مادرم نواخت كه بر زمين افتاد سپس برخاسته و با هم به خانه آمديم.(285)