حج گزاري ايرانيان از زبان خادمان حجاج
پديدآورنده:سيّدنورالله باقري،جناب آقاي باقري! پيش از آنکه پرسشهاي خود را در باره حج آغاز کنيم، به عنوان مقدمه کمي از شرح حال خود بگوييد و توضيح دهيد که نخستين سفر شما در چه سالي و چگونه بوده است؟بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، ضمن عرض سلام خدمت همه خدمتگزاران و کارگزاران حج و آرزوي موفقيت براي خادمان حُجّاج; اعم از مديران، خدمه کاروانها و... و طلب غفران و رحمت براي آنانکه به زائران بيتالله الحرام و مدينةالنبي خدمت کرده و اکنون به دارِباقي شتافتهاند.بايد بگويم که من سيد نورالله باقري، متولد 1308 تهران هستم.از دوران جواني آرزو داشتم مکرّر به حج مشرف شوم و همواره در قنوت نمازم اين دعا را ميخواندم که: «اَللَّهُمَّ ارْزُقْنِيحَجَّ بَيْتِکَ الْحَرَامِ، فِيعَامِيهَذَا وَ فِيکُلِّ عَام»، تا اينکه سرانجام در سال 1339 توفيق يارم شد و به عنوان زائر، به حج مشرّف شدم. البته گرچه زائر بودم امّا قصد کردم که در طول سفر، در خدمت به زائران و ميهمانان خدا بکوشم و از پروردگار متعال خواستم که به پاس اين خدمت، تا پايان عمر، همه ساله مرا به عنوان «خادم حجاج» بپذيرد.از سال 1340 تا 1363 با عنوان مدير کاروان مشرف ميشدم که در سال1363، هم خودم و هم پسرم، حاج سيد محسن باقري، در آزمون مدير کاروان شرکت کرديم و هر دو پذيرفته شديم و من تا سن 57 سالگي (1365)، در سمت مديرکاروان، در خدمت زائران خانه خدا بودم، امّا در اين سال با مشورت جناب آقاي فومني، که مدّت کوتاهي جانشين جناب آقاي رضايي، رياست محترم (سابق) سازمان حج و زيارت بودند، با ميل شخصي از مديريت کاروان استعفا دادم و با موافقت شوراي عالي حج، چون مدير مستعفي بودم تا سن 60 سالگي (سال 1368)، به عنوان معاون، به همراه فرزندم تشرّف يافتم.مجموعاً 28 سفر عرفات را درک کردهام و تاکنون بيش از 40 سفر عمره رفتهام وهمچنان، همه ساله به همراه فرزندم به سفر عمره و عتبات مشرف ميشوم و دعاگويهمه هستم. خداوند متعال را شاکر و سپاسگزارم که اين توفيق عظيم را نصيبمکرد!
الف ـ آغاز سفر
ميقات حج: از آداب و رسومِ مردم و حاجيان در سفر حج، به خصوص از دورانهاي گذشته، چهخاطرهاي داريد؟آقاي باقري: در سالهاي گذشته، چون تعداد اندکي به حج مشرّف ميشدند، سفر آنان محسوس بود. قبل و بعد از سفر، وليمه ميدادند. در رعايت مسائل شرعي جدّي بودند و پيش از سفر به حسابرسي اموال خود ميپرداختند. ميکوشيدند کدورتها را کنار بگذارند، از تمام آشناها حلّيت ميطلبيدند و با آنان خداحافظي ميکردند و با بدرقه زياد و با شکوه خاص، عازم اين سفر ميشدند. بدرقه کنندگان زماني طولاني در فرودگاه معطل ميشدند تا پرواز مسافرشان انجام شود و حتّي سماور، غذا و زيرانداز به فرودگاه ميآوردند!ميقات حج: در آن زمان، سفر حج چند روز و يا چند ماه به طول ميانجاميد و هزينهاش چقدر بود و با چه وسيله به حج ميرفتيد؟آقاي باقري: مدت سفر از 35 تا 40 روز بود و هزينه آن به سه تا چهار هزار تومان ميرسيد. و سفر با هواپيماي باري انجام ميگرفت که 7 ساعت در آسمان بود ودر طول مسير، صعود و فرود زيادي داشت و به همين دليل حال بيشتر زائران به هم ميخورد.ميقات حج: مدينة الحاج در کجا بود و چه وضعي داشت؟آقاي باقري: مدينةالحاج در داخل جده و به صورت حجره بود. اوايل فرش انداخته بودند و بعد تختخواب، آنهم تختهاي دو طبقه گذاشتند.امکانات نظافتي و بهداشتي بسيار کم و محدود بود و هر گاه در داخل جا نبود، اطراف حجرهها را فرش يا چادر ميزدند، چون زائران مدّت زيادي را بايد در آنجا ميگذراندند تا لحظه حرکت به مدينه يا جُحفه برسد.در رعايت مسائل شرعي جدّي بودند و پيش از سفر به حسابرسي اموال خود ميپرداختند. ميکوشيدند کدورتها را کنار بگذارند، از تمام آشناها حلّيت ميطلبيدندميقات حج: آيا قبر حضرت حوا(عليها السلام) را ديدهايد؟آقاي باقري: قبر حوّا در داخل شهر جده بود و من آن را ديدهام.ميقات حج: چگونه و با چه وسايلي از جده به مدينه ميرفتيد؟آقاي باقري: با اتوبوسهاي جمس، از جاده قديم ميرفتيم که حدود 10 ساعت زمان ميبرد.ميقات حج: ميقات جحفه چه وضعي داشت و چگونه خود را به آنجا ميرسانديد؟آقاي باقري: مسجد جُحفه در جاده قديم جده و نزديک رابغ بود. اگر مدينه بعد بوديم از جاده قديم وارد جاده خاکي ميشديم. گاهي اتوبوسها در خاک فروميرفت و گاهي راه را گم ميکرديم و با مشکلاتي به مسجد کوچک و مخروبه جُحفه ميرسيديم.ميقات حج: برخورد زائران ديگر کشورها با ايرانيان چگونه بود؟آقاي باقري: روشن است که آن زمان مثل امروز نبود. به دليل رابطه تنگاتنگ حکومت پهلوي با رژيم اشغالگر قدس، مسلمانان ديگر بگونه ديگري به ايرانيان مينگريستند.ميقات حج: آيا در مسير ميان جده ـ مدينه، روستاي شيعه نشين وجود داشت؟آقاي باقري: ما از آن مسير، تنها منطقه غدير و بدر را به خاطر داريم. وقتي وارد مدينه ميشديم، به منطقه و موقف عنبريه ميرفتيم، چون اتوبوسها داخل شهر نميرفتند.ميقات حج: برخورد مردم عربستان با زائران ايراني چگونه بود؟آقاي باقري: تنها تعدادي مطوّف ارتباط نزديک با مديران، آنهم به جهت مسائل شغلي، داشتند.ميقات حج: ساختار کاروانها در آن زمان چگونه بود و آيا مدير و روحاني داشتند؟آقاي باقري: هر کارواني به تعداد دلخواه زائر جذب ميکرد و روحاني، پزشک، آشپز، خدمه و دارو با خود ميبردند.آن زمان مثل امروز نبود. به دليل رابطه تنگاتنگ حکومت پهلوي با رژيم اشغالگر قدس، مسلمانان ديگر بگونه ديگري به ايرانيان مينگريستند.ميقات حج: آيا زائران را به کوه احد و ساير مکانهاي خارج از مدينه ميبرديد؟ وضعيت آنها چگونه بود؟آقاي باقري: بله، آن روزها درِ قبرستان باز بود و ما همراه زائران به آنجا ميرفتيم و سر قبرها زيارتنامه ميخوانديم و داخل قبرستان ميشديم و حتّي سر قبور شهداي احد هم ميرفتيم. همچنين به مساجد سبعه; مانند مسجد قبلتين ميرفتيم ـکه مسجدي قديمي بودـ به منطقه خندق هم ميرفتيم که مسجد عليبن ابيطالب(عليه السلام)، مسجد حضرت زهرا(عليها السلام)، مسجد فتح، مسجد سلمان در آنجا قرار داشت و نيز به مسجد قبا ـکه آنهم مسجدي بسيار قديمي بودـ ميرفتيم.ميقات حج: از اماکن تاريخي مدينه، چه چيزهايي به ياد داريد که الآن تغيير کرده است؟ و آيا از خصوصيات بقيع، کوچه بنيهاشم، خانه امام صادق و امام سجاد(عليهما السلام) و... چيزي به خاطر داريد؟آقاي باقري: قبرستان بقيع و اماکن ديگر مدينه به شکل امروزي نبود. قبرستان بقيع کمي کوچکتر بود و حصار فلزي سبزرنگ مشبک داشت. در داخل کوچه بنيهاشم مغازههاي کوچک فروش اجناس بود. وقتي از روبهروي بقيع، درست مقابل درِ جبرئيل وارد ميشديم، خانههاي قديمي با درهاي چوبيِ کوتاه جلب توجه ميکرد. خانه و مدرسه امام صادق و امام سجاد(عليهما السلام) هم وجود داشت.بيت الأحزان و قبر عبدالله پدر پيامبر(صلي الله عليه وآله) نيز در منطقه مصلاّي قديم بود، که تخريب گرديد.ميقات حج: موقعيت خانههاي اطراف حرم نبوي چگونه بود؟آقاي باقري: همه خانهها قديمي بودند. تنها چند ساختمان به نام هتل وجود داشت که اسمشان هتل بود! ايرانيان معمولا خانههاي اطراف حرم را اجاره ميکردند و بعضي کاروانها هم باغهاي بزرگ را براي سکونت بر ميگزيدند که استخر داشت و سرسبز بود به نامهاي: باغ فرشته، باغ ملائک، باغ صفا و...ميقات حج: زائران ايراني ميتوانستند همراه خود کتابهاي دعا، مناسک و جزوههاي آموزشي ببرند؟آقاي باقري: کتابهاي دعا و مناسک مراجع تقليد را مخفيانه ميآوردند و مأموران در صورت مشاهده، آنها را ميگرفتند.ميقات حج: نحوه غذا خوردن در ميان راه و استراحتگاههاي مکه و مدينه چگونه بود؟ آيا جمعي بود يا فردي؟آقاي باقري: چون غذاخوريها بهداشتي نبود، بيشتر غذا را خودمان بدون گوشت، و به صورت آماده بسته بندي ميکرديم. البته براي وضو و رفع حاجت هم مشکلات زيادي وجود داشت.ميقات حج: مسائل بهداشتي در سفر و در مکانهاي استراحت تا چه حد رعايت ميشد؟آقاي باقري: در طول سفر و اقامت در منازل، سعي ميشد مسائل بهداشتي بهطور کامل رعايت شود. توصيههايي به زائران داشتيم و پزشک همراه گروه هم بر اين مهم نظارت کافي ميکرد وزائران هم توجيه ميشدند، ليکن در طول مسير و غذاخوريهاي راه، مشکلاتي وجود داشت.ب ـ مکه
ميقات حج: با ماشينهاي روباز به مکه ميرفتيد يا با وسايل ديگر؟آقاي باقري: وسايل نقليه در آن زمان بسيار قديمي، بدون کولر، بعضي روباز و بعضي مسقف بود. براي حمل بار زائران از لُري استفاده ميشد. گاهي چرخ ماشينها از ماشين جدا و ماشينها از مسير جاده خارج ميشدند; چون جاده قديم مدينه ـ مکه، باريک بود تصادفهاي بسيار بدي رخ ميداد و هر لحظه اتفاقات غير منتظرهاي در پيش بود و تلفات جاني زيادي داده ميشد.ميقات حج: استراحتگاههاي مسير مدينه و مکه چگونه بود و چه امکاناتي وجود داشت؟آقاي باقري: بيشتر آنها با حصير فرش شده و بسيار غير بهداشتي بود. آب در منبعهاي فلزي بسيار کم وجود داشت. دستشوييها اندک بود.جا دارد ياد کنم از ماهيهايي که در يک ظرف سرخ ميکردند و رنگ روغن آن مانند قير بود. با اين حال بعضي از زائران در منطقه رابغ، فقط ماهيميخوردند.ميقات حج: هنگام ورود به مکه چه آداب و رسومي انجام ميداديد؟آقاي باقري: خدمهاي که از پيش براي آماده کردن منزل به همراه بار ميرفتند، پس از آماده کردنِ منزل، در منطقه وروديِ جده به مکه، با پرچم ميايستادند تا زائران را به منزل ببرند. با دود کردن اسپند، آماده کردنِ خاکشير و ذبح گوسفند به استقبال زائران ميآمدند.ميقات حج: آثار و خصوصيات مسجد الحرام و اطراف آن چگونه بود؟آقاي باقري: مسجد الحرام، مانند امروز سنگ فرش سفيد نداشت. وقتي پا روي سنگها ميگذاشتي ميسوخت و قسمتي از حياط مسجد الحرام شن و ماسه بود.آب زمزم در پشت مقام ابراهيم پلههايي قديمي داشت. مردم براي نوشيدن آب و بردن آن به عنوان تبرّک و تجديد وضو ميرفتند و واقعاً نظافت را رعايتنميکردند.بالاي کوه ابوقبيس به صورت باغچه بود و مسجد بلال بر فراز کوه قرار داشت که خراب کردند. سالها پيش تعدادي دستشويي در زير کوه ساختند و بعد آنها را خراب و قصر کنوني را بالاي آن بنا کردند.ميقات حج: آيا مشکلاتي در انجام اعمال و مناسک حج وجود داشت؟آقاي باقري: آري، به علّت کم بودنِ تعداد روحاني، زائران گاهي در اعمال و مناسک حج و مسائل شرعي با مشکل مواجه ميشدند.ميقات حج: اطراف حرم، پيش از توسعه چگونه بود؟آقاي باقري: مغازههاي متعدّد قديمي وجود داشت که فروشندگان مسن و کهنسال آنها را اداره ميکردند. همچنين منازل مسکوني بسيار قديمي وجود داشت که بيشتر به زوّار اجاره ميدادند.ميقات حج: آيا قبرستان شهداي فخ را زيارت کردهايد؟آقاي باقري: در آن زمان، ديدار کوتاهي از قبرستان شهداي فخ در اطراف مسجد تنعيم داشتم، که اکنون تنها منطقه آن را به ياد دارم.ميقات حج: از اعمال عمره تمتّع چه خاطرهاي داريد؟آقاي باقري: خاطرات زياد است، اما نخستين لحظه حضور و ورود زائران به خانه خدا و ضجّه و شيون و گريههاي با ناله و افغان آنان، برايم زيباترين خاطره است.ميقات حج: از مکان صفا و مروه بگوييد که آيا به شکل امروزي و سر پوشيده بود؟آقاي باقري: در نخستين سال تشرّفم ديدم که در مسعي تازه طبقه بالا و سقف زدهاند و کوه صفا و مروه کمي بزرگتر از صفا و مروه امروزي بود.ميقات حج: در مسجد الحرام، زائران (هنگام طواف، يا نماز پشت مقام ابراهيم، يا لمس حجرالأسود) با مشکلي مواجه بودند؟آقاي باقري: البته مشکلاتي وجود داشت، بهخصوص هنگام خواندن نماز پشت مقامابراهيم که ممانعت ميکردند. به علّت وجود فضاي کم، مردم همديگر را فشار ميدادند و بارها نماز شکسته ميشد و دوباره از مکاني ديگر شروع ميکرديم و يا تعدادي مراقب ميگذاشتيم تا نماز را بخوانيم. در نزديک شدن به حجرالأسود و لمس و بوسيدن آن هم، واقعاً نظم را رعايت نميکردند.نخستين لحظه حضور و ورود زائران به خانه خدا و ضجّه و شيون و گريههاي با ناله و افغان آنان، برايم زيباترين خاطره است.ميقات حج: از حالات حاجيان در هنگام طواف ونماز، اگر چيزي بهيادداريد، براي ما بگوييد.آقاي باقري: در آن ايام، زائران، در انجامِ صحيحِ اعمال و مناسک حج بسيار جدّي بودند و خلوص آنها واقعاً کمنظير بود; بهخصوص افرادي که قبلا به اسم جاهل محله ناميده ميشدند، وقتي به سفر حج ميآمدند واقعاً به خاک ميافتادند و با تمام وجود طلب مغفرت از گناهان و گذشته خود ميکردند و در بازگشت از حج، تحوّل عمدهاي در رفتار و کردارشان ايجاد ميشد.ميقات حج: آيا حاجيان در نمازهاي جماعت اهل سنت شرکت ميکردند؟آقاي باقري: به جرأت ميتوانم بگويم که کمتر کسي در نمازهاي جماعت اهل تسنن شرکت ميکرد و اگر هم حضور مييافت، نمازش را اعاده ميکرد. از پيروزي انقلاب اسلامي به بعد بود که به فرمان حضرت امام(قدس سره) حاجيان همگي در نمازهاي جماعت شرکت ميکنند.ميقات حج: از حضور بزرگان و مراجع تقليد در حج، خاطرهاي به ياد داري؟آقاي باقري: تنها سفر آيت الله سبزواري و آيتالله حکيم را به ياد دارم که به حج مشرف شدند و ما در محضر آنان حضور مييافتيم و در اين مورد هيچ مشکلي نداشتيم.ميقات حج: برخورد مسؤولان عربستان با علما و بزرگان شيعه چگونه بود؟آقاي باقري: به ظاهر احترام ميگذاشتند ولي خصومت دروني و کينهتوزانه با شيعه و رهبران آنان را در دل داشتند.