حقائق خارجيّه، در امور اعتباريّة ذهنيّه مؤثّر هستند
دوّم: مؤثّر بودن حقائق خارجيّه در ايجاد معانى اعتباريّه ذهنيّه. و اينهم مسأله اى است كه حضرت علاّ مه به وضوح، تحقّق آنرا به ثبوت رسانيده اند.با آنكه حقائق خارجيّه كه از آنها به مسائل علمى تعبير ميشود و عنوان «هست» بخود ميگيرد، غير از مسائل اعتباريّه هستند كه با «بايد» تعبير ميشوند، و بهيچوجه من الوجوه مسائل علميّه و حقائق خارجيّه در سلسله توليد و انتاج مسائل اعتباريّه واقع نميشوند، و با هزار مسأله علم نميتوان يك امر اعتبارى را به صورت برهان استخراج كرد؛ وليكن مسائل علم در طريق نتيجه و راه بدست آوردن حكم اعتبارى واقع ميشوند.نفس انسان بعد از اطّلاع بر مسائل علمى آنها را پيوسته صغرى براى برهان قرار ميدهد؛ و بواسطه حكم عقلى كه زائيده و پرورده خود اوست، و آنرا پيوسته كبراى مسأله مينهد، يك برهان صحيح تشكيل داده و به نتيجه ميرسد.صغرى مثل اينكه: خوردن سمّ موجب زوال زندگى است، و كبرى مثل اينكه: هر چه موجب زوال زندگى است اجتناب از آن لازم است؛ نتيجه ميدهد: خوردن سمّ لازم الاجتناب است.
مقدّم چون پدر، تالى چو مادر
نتيجه هست فرزند اى برادر
نتيجه هست فرزند اى برادر
نتيجه هست فرزند اى برادر