بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
كرد و در اين باره، با استفاده از امكانات مطبوعات، فراوان نوشت و نقادى كرد. نخستين مقاله وى در اين باره «وحى الصحراء» بود كه در باره لزوم تعليم دختران نوشت. وى در نشريه قريش هم هميشه صفحه اى را اختصاص به زنان مى داد و نام آن صفحه را «مجمع السيدات» گذاشته بود. در واقع، نشريه قريش كه متعلق به او بود، از ديگر مطبوعاتى است كه صحنه اى براى قلم اديبانه وى بود. در اين نشريه علاوه بر خود وى، شمارى از نويسندگان مانند عبدالله خياط، عبدالعزيز مؤمنه، و فؤاد عنقاوى هم در آن مطلب مى نوشتند. سباعى در زمينه كار تئاتر نيز كوشا بود و در اين باره جايى را هم بنا كرد كه تا به امروز به نام مسرح قريش فعال است. وى در برنامه هاى راديويى نيز شركت داشت و يكى از معروف ترين برنامه هاى وى «دعونا نمشى» بود كه ضمن آن مباحث اجتماعى و ادبى را مطرح مى كرد. سباعى چندى پيش از درگذشتش در تاريخ 26/1/1404 طى مراسمى در دانشگاه ملك سعود در رياض، موفق به دريافت جايزه حكومتى ادبيات شد و از وى تقدير به عمل آمد.(1) سباعى به جز كتاب تاريخ مكه كه اثر مشهور اوست، آثار ديگرى دارد كه نوعا چيزى ميان ادب و تاريخ است. المطوّفون و حجاج، مكتبة الثقافة، مكة المكرمة، 1373 ق: اين اثر شرح حال زندگى حسن نامى از مطوفين است كه آن را در قالب خاطرات و داستان وار بيان كرده است. اين كتاب جيبى و در 115 صفحه به چاپ رسيده است. السباعيات، المكتبة السعودية، 1403 ق، الجزء الاول، 207 ص: اين كتاب گزيده مقالات مؤلف در مطبوعات مختلف است كه گردآورى و چاپ شده است. اين مقالات بيشتر ادبى و اجتماعى است. در مقدمه آن در باره سباعى آمده است كه وى نخستين 1 . مجله الحج والعمره، سال 60، شماره 7 مقاله «احمد السباعى، رائد الادب و الصحافة المكية»، صص 44 ـ 45