3. جايگاه امر به معروف و نهى از منكر در اصلاحات فرهنگى
چنان كه گذشت، مردم در اصلاحات فرهنگى و ديگر زمينههاى اصلاحات نقش اساسى دارند. به نظر مىرسد امام (عليه السلام) امر به معروف و نهى ازمنكر را مهمترين ابزار مردم در اصلاحات فرهنگى مىداند و در مواضعگوناگون بر آن تأكيد مىورزد.
آن حضرت دربارة آثار امر به معروف و نهى از منكر مىفرمايد:
كسى كه امر به معروف مىكند، مؤمنين را همراهى نموده و آنها راتوانا مىسازد؛ و كسى كه نهى از منكر نمايد، بينى منافقين را به خاكمى مالد.
خداوند سبحان اقوام گذشته را از رحمت خود دور نكرد مگر به دليلترك امر به معروف و نهى از منكر.
و آن بزرگوار به فرزندش حضرت امام حسن (عليه السلام) چنين وصيت مىكند:
أمر به معروف كن تا خود از اهل معروف گردى؛ و با دست و زبان خود ازمنكر نهى كن و سرزنش هيچ سرزنش كنندهاى تو را از راه خدا باز ندارد.
البته آنچه كه بيش از هر چيز در امر به معروف و نهى از منكر اهميت دارد، رفتار و كردار آمران و ناهيان است. آنها بايد خود به معروف و ترك منكرپايبند باشند. يكى از مشكلات زمان حضرت على (عليه السلام) آن بود كه يا امر به معروفو نهى از منكر انجام نمى شد و يا آمران به معروف و ناهيان از منكر خود بهآنچه مىگفتند عمل نمى كردند. در جريان اصلاح فرهنگى، ابزار امر به معروف ونهى از منكر وقتى كارآيى لازم را خواهد داشت كه آمران و ناهيان خود بهآنچه مىگويند، پايبند باشند. در غير اين صورت، بايد منتظر فسادى بود كهمردم زمان امام در آن فرو غلتيدند؛ فسادى كه حكومت بر حق آن حضرترا در اصلاحات فرهنگى با دشوارى هاى فراوان روبهرو ساخت.
از سوى ديگر امر به معروف و نهى از منكر مراحل و شرايطى دارد كهبدون مراعات آن، به نتيجة معكوس مىانجامد. نبايد امر به معروف و نهى ازمنكر با پرخاشگرى، تندخويى، توهين و ناسزا اشتباه شود. چنانكه حضرتعلى (عليه السلام) در جنگ صفّين وقتى دريافت اصحاب سپاه اسلام به ياران معاويهدشنام مىدهند و اهانت مىكنند، فرمود:
من نمى پسندم كه شما به آنان دشنام دهيد؛ وليكن اگر كردار آنان را بيانكرده و حالشان را يادآورى كنيد، در گفتار و شيوه سخن گفتن بهتر وصحيحتر است و در مقام عذر (و اتمام حجت) بليغتر و رساتر. و بهتراست بهجاى دشنام دادن به آنان بگوييد: بار خدايا خونهاى ما وايشان را از ريختن حفظ فرما و ميان ما و آنها صلح برقرار كن و آنان رااز گمراهى شان نجات ده.