6- فهرست بخشهاى كتاب‏ - ترجمه احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم - جلد 1

شمس الدین ابو عبد اللّه محمد بن احمد مقدسی؛ مترجم: علینقی منزوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وزيران را خوش آيد و در آن تصنيف سازند، چنانكه در مقدمه گفتيم.

ولى من اين كتاب را عام قرار دادم و نسخه نسبت داده باو را مخصوصا به المسافات و الولايات ناميدم. زيرا كه بزرگان به سخن كوتاه مايلند]. (1)

6- فهرست بخشهاى كتاب‏

من جز كشور اسلام جائى را ياد نكردم و براى ثبت كشورهاى كافران نكوشيدم، چونكه بدانها وارد نشده بودم و سودى در ذكر آنها نديدم، آرى جاهاى مسلمان‏نشين آنها را ياد نمودم. من كشور [اسلام‏] را به چهارده اقليم بخش كردم (2) و اقليمهاى عجم را از اقليمهاى عرب جدا ساختم، سپس خوره‏هاى هر اقليم را ياد نموده، مركز هر يك را نشان داده، قصبه‏هاى هر كدام را معين كردم. سپس شهرها و شهركهاى هر يك را در نقشه، با مشخصات مرزها، راه‏ها، بنمودم. و راه‏هاى معروف آنها را با رنگ سرخ و شن‏زارها را با رنگ زرد و درياهاى شور را

(1) از سطر 21 ص 11 تا بدينجا آنچه در ميان دو قلاب [...] نهاده شده، ترجمه‏ايست از آنچه كه در چ ع 65 ص 11 تا 66 ص 23 چ ليدن از نسخه c افزوده شده.. بوده است، و چون مناسب اينجا ديده شد، به اينجا آورده شد.

(2) ياقوت در پيشگفتار معجم البلدان چهار اصطلاح براى «اقليم» ياد كرده است (- چ ع 59 پانوشت مترجم). ياقوت تقسيم بر چهارده اقليم، به جاى هفت را به هرمس نسبت داده آنرا بى ارزش خوانده است. ولى مقدسى در اينجا تنها جهان اسلام را بر چهارده اقليم بخش نموده، شش اقليم عربى را در بخش يكم و هشت اقليم عجمى را در بخش دوم كتاب نهاده است. او در آخرين بار خود را در اين تقسيم بندى پيرو منجمان نيز دانسته است. ولى گويا وى تقسيم كشور اسلام را بر 14 از هرمسيان گرفته و تقسيم جهان بر هفت اقليم آباد و هفت اقليم زير آب (چ ع 59- 62 و 387: 19) را از ايران باستان گرفته باشد. زيرا كه او در چ ع 402: 16 از «اقليم هشتم» نيز ياد ميكند و اين يك اصطلاح گنوستيك ايران باستان است و سهروردى در حكمت الاشراق چ كربن: 254 آنرا براى عالم متافيزيك «هورقليا» بكار برده است.

/ 383