بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
زمستانى ميان كشور چين و كشور سياهان بر آيد، و چون به كشور اسلام رسد گرد جزيرة العرب بگردد. و همانگونه كه آنرا در نقشه كشيدهام، داراى خليجها و شاخههاى بسيار است. مردم در توصيف آن و نقاشان در كشيدن نقشه آن اختلاف دارند، برخى آنرا همانند طيلسانى بدور كشور چين و حبشه مىدانند كه يك بال او در قلزم (درياى سرخ) و بال ديگرش در آبادان (خليج فارس) باشد.ابو زيد بلخى آنرا بدون شاخه «ويله» آورده، همانند پرندهاى نهاده كه نك او در «قلزم» و گردن او در عراق و دم او ميان حبشه و چين است. و من نقشه آنرا بر ورقه كشيده ديدم كه در خزانه امير خراسان مىبود، و نيز بر كرباسى كشيده بنزد ابو القاسم ابن انماطى در نيشابور و در خزانه عضد الدولة و صاحب ديده بودم ولى هر يك با ديگرى اختلاف مىداشت. در برخى از آنها خليجها و شعبههاى ناشناخته ديده مىشد.من خود نيز پيرامن دو [سه] هزار فرسنگ در آنها دريانوردى كردم و دورادور همه جزيرههايش از قلزم تا آبادان بگشتم، و اين جز آنست كه كشتى ما راه را گم كرد و مرا به گودابهها و جزيرهها انداخت و من با پيران آن سامان كه همانجا زاده، دريانورد پرورش يافته، رياضىدان شده، سمسار و بازرگان بودند گفتگوها كردم. من ايشان را داناترين مردم به بندرها و بادها و جزيرهها يافتم، از ايشان درباره راهها و مرزهاى آنجاها پرسشها مىكردم، دفترهايشان را ديدم كه همراه مىداشتند، و درباره مطالبش بحثها مىكردند و بدان مطمئن بودند و آنها را بكار مىبستند. من پس از آنكه آنها را فهميدم، بخشى پر مايه از آن برگرفتم و سپس با نقشههاى ياد شده برابر نمودم.