نهج البلاغه روشن كننده تاريكىها و راهنماى گمراهان و سر مشق پرهيزكاران است، هر خردمند دانش پژوهى پس از تأمّل و انديشه در آن تصديق و اعتراف مىنمايد كه اين كتاب مقدّس (بعد از قرآن كريم و سخنان حضرت خاتم النّبيّين صلّى الله عليه وآله) برترين كتابها و در جهان بى مانند است، و سزاوار است كه مورد مطالعه جميع افراد بشر قرار گيرد، زيرا دنيا خالى از فتنه و فساد نگشته و مردم آسايش و راحتى و سيادت بدست نمىآورند مگر هنگامى كه در گفتار و كردار از روش امير المؤمنين (عليه السّلام) پيروى نمايند، و اين سخن را نه بس من بنده (نيازمند لطف و عنايت آن بزرگوار) مىگويم، بلكه هر با انصاف مطّلعى (اگر چه مسلمان يا شيعى مذهب نباشد) معترف بوده و باور دارد باينكه سر چشمه علوم و معارف حضرت علىّ (عليه السّلام) است كه بعد از پيغمبر اكرم صلاح و فساد هر امرى را تا آخر دنيا دانسته و بيان فرموده، و نمونه از گفتار و كردارش را سيّد شريف رضىّ (رضوان اللّه عليه) در اين كتاب شريف گرد آورده است، و صاحبان علم و دانش مىدانند كه همين اندازه از گفتار و كردار امام (عليه السّلام) براى رسيدن به سيادت و سعادت دنيا و آخرت كافى است، و بهمين جهت علماء و دانشمندان پيشين (رحمهم اللّه، چنانكه محدّث نورى عليه الرّحمة در كتاب مستدرك الوسائل بيان كرده) اين كتاب مقدّس را أخ القران تعبير فرمودهاند يعنى همانطورى كه قرآن كريم كتاب آسمانى است و خداوند متعال براى اصلاح بشر به زبان پيغمبرش حضرت مصطفى (صلّى الله عليه وآله) بيان فرموده