166- از خطبه‏هاى آن حضرت عليه السّلام در آغاز خلافتش - ترجمه و شرح نهج البلاغه جلد 3

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

ترجمه و شرح نهج البلاغه - جلد 3

سیدعلی النقی آل محمد الدیباج‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

166- از خطبه‏هاى آن حضرت عليه السّلام در آغاز خلافتش

1 خداى تعالى كتاب (قرآن كريم) را فرستاد راهنما (ى بندگان) در آن نيك و بد (اعتقاد و گفتار و كردار) را بيان فرموده، پس راه نيك را پيش گيريد تا (بخدا و رسول) هدايت شده راه ببريد، و از جانب بدى دورى گيريد تا در ميان راه راست (كه شما را بحقّ و حقيقت مى‏رساند) راه برويد، (2) واجبات را بجا آوريد، (نماز و روزه و خمس و زكوة و حجّ و امر بمعروف و نهى از منكر و سائر عبادات را محافظت كرده بكار بنديد. تكرار اين جمله براى تأكيد و اهميّت موضوع است) آنها را براى (نزديك شدن به رحمت) خدا بجا آوريد (نه از روى رئاء و خودنمايى) تا شما را ببهشت برساند، خداوند (در قرآن و سنّت پيغمبر اكرم) چيزى را كه نامعلوم نيست (بلكه نزد همه آشكار است) حرام گردانيد (پس جاهل بآن معذور نمى‏باشد) و آنچه را كه عيب و نقصى در آن يافت نمى‏شود حلال فرمود، و احترام مسلمان را (بجهت عظمت اسلام) بر همه حرمتها فزونى داد، و بسبب اخلاص (در دين يعنى عبادت و بندگى بى رئاء) و توحيد (يگانه دانستن خداوند متعال) حقوق مسلمانان را در مواضع خود بهم ربط داده است، پس (3) (بر شخص موحّد مخلص واجب است حقوق مسلمان را رعايت نمايد، و گر نه با اخلاص و توحيد و منافات دارد، لذا مى‏فرمايد:) مسلمان كسى است كه مسلمانان از زبان و دست او سالم و آسوده باشند (زبان به دروغ و غيبت و بهتان نگشايد، و دست از آزار و ستم ببندد) مگر از روى حقّ (به گفته خدا و رسول) باشد، و زيان به مسلمان حلال نيست مگر آنچه را كه خداوند واجب فرموده (چنانكه اگر مسلمانى را كشت واجب است قصاص و كشتن او و مانند آن) (4) بشتابيد بواقعه‏اى كه براى همه عموميّت دارد و مخصوص بهر يك از شما است و آن مرگ است (آماده مرگ و رفتن از دنيا باشيد) زيرا (گروهى از) مردم پيش روى شما هستند (از شما پيشى گرفته‏اند) و قيامت از پشت سر شما را ميراند (مانند آنكه كاروانى از پيش رفته و عقب مانده‏ها را رئيس كاروان به تندى مى‏برد تا به جلو رفته‏ها برساند، بنا بر اين) سبك شويد (از زير بارهاى گران خود را رهائى داده به كاروان) ملحق گرديد كه اوّلى شما نگاه‏داشته شده آخرى شما را چشم براه مى‏باشند (تا همگى گرد آمده يك باره به قيامت وارد شويد) (5) از خدا بترسيد در باره بندگان و شهرهاى او (بر كسى ستم نكرده به ويرانى و تباهكارى در زمين اقدام ننمائيد) زيرا (در قيامت همه چيز را)

/ 177