بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
باطل است و آنرا دوست مىداريد، و خداوند سبحان بر اثر تفرقه و جدائى به هيچ كس از گذشتگان و باقى ماندگان خير و نيكوئى عطاء نفرموده. (27) اى مردم خوشا بحال كسيكه زشتى و بدى خودش او را از زشتيهاى مردم نگاه دارد، و خوشا بحال كسيكه در خانه خود بنشيند (فتنه و فساد بر پا ننمايد، و براى امر بمعروف و نهى از منكر و جلوگيرى از تباهكارى آماده باشد) و روزى خود را بخورد (طمع بمال ديگران نداشته باشد) و به اطاعت پروردگارش مشغول بوده و بر گناه خويش بگريد (توبه و بازگشت نمايد) در نتيجه سرگرم بكار خويشتن باشد و مردم از (دست و زبان) او در آسايش باشند.
176- از سخنان آن حضرت عليه السّلام (با خوارج نهروان) در باره ابو موسى اشعرىّ و عمرو ابن عاص
(1) پس (از ياغى شدن خوارج نهروان بر امام عليه السّلام و اعتراض باينكه چرا در دين خدا مردم را حكم قرار دادى و اكنون كه بر زيان حضرتت حكم دادهاند حكمشان را نمىپذيرى، آن حضرت در پاسخشان فرمود:) رأى بزرگان شما بر اين قرار گرفت كه دو مرد (ابو موسى اشعرىّ و عمرو ابن عاص) را برگزيدند (تا بين حقّ و باطل حكم كنند) و ما از ايشان پيمان گرفتيم كه طبق قرآن عمل كرده از آن تجاوز ننمايند، و زبانشان با آن بوده و دلشان پيرو آن باشد (نه آنكه در ظاهر خود را پيرو آن خوانده و در باطن طبق انديشه خودشان حكم دهند) (2) پس هر دو گمراه شده از قرآن دست كشيده حقّ را رها كردند و حال آنكه آنرا مىديدند (مىدانستند جز من كسى لياقت خلافت ندارد) و (ليكن چون) ميل و خواهششان ظلم و ستمگرى و عادت و روش ايشان كجى و نادرستى (قدم نهادن در گمراهى) بود (دانستند و بر خلاف حقّ حكم دادند) (3) و قرار ما با آنان در دادن حكم براستى و درستى و عمل بقرآن بر انديشه و حكمى كه از روى ظلم و ستم دادند پيشى گرفت، و دليلى كه در دست ما است از آن هنگام است كه از راه حقّ قدم بيرون نهاده بر خلاف قرارداد حكم بباطل و نادرست دادند (خلاصه چون با ايشان شرط كرديم كه طبق قرآن عمل نمايند، و از روى هواى نفس حكم دادند، پس ما حقّ داريم كه حكمشان را نپذيريم).