بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
پرستش مىنمايم (با اينكه عبادت و پرستش مستلزم سخن گفتن و در خواست رحمت و مغفرت و خضوع و فروتنى است و اين نوع امور در حضور و رؤيت انجام مىگيرد) پس (سائل گمان كرد مراد از ديدن پروردگار ديدن بچشم است، لذا) گفت: چگونه او را مىبينى (با اينكه ديدن او ممكن نيست) امام عليه السّلام فرمود: (2) چشمها او را آشكار درك نمىكند، لكن دلها بوسيله حقائق ايمان (تصديق بوجود و وحدانيّت و ربوبيّت و سائر صفات) او را درك مىنمايد، (3) بهر چيز نزديك است (احاطه دارد) ولى چسبيده نيست، و از هر چيز دور است ولى جدا نيست (زيرا نزديكى با چسبيدن و دورى با جدا بودن از لوازم جسم است) گويا است (ايجاد سخن ميكند) بدون تفكّر و انديشه (زيرا انديشه بر اثر نادانى است كه خداوند از آن منزّه است) اراده كننده (آفريننده) است بدون تصميم و آماده شدن (زيرا تصميم گرفتن عبادت است از ارادهاى كه مقدّمه اراده انجام كارى باشد و آن از لوازم جسم است كه در انجام كارى مردّد است، و امّا براى خداى تعالى كه علم عين ذات او است عزم و تصميم درست نيست چون مردّد نمىباشد) ايجاد كننده است بدون (كمك) عضوى (از قبيل دست و پا و مانند آنها، زيرا نيازمند بكمك حاجت دارد و او غنىّ بالذّات و بى نياز است) لطيف است كه (از جهت شدّت ظهور و آشكار بودنش) به پنهانى وصف نمىشود (چون چيزى بر او احاطه ندارد) بزرگ است (از همه چيز) كه به ستمگرى (مانند ستمگران مسلّط بر زير دستان) وصف نمىشود (زيرا عدل محض است) بينا است كه به داشتن حسّى (از حواسّ) وصف نمىگردد (زيرا حواسّ از صفات ممكن است) مهربان است (از روى فضل و احسان) نه به دلسوزى، (4) خلائق در برابر عظمت و بزرگى او خوار و فروتنند (زيرا همه مقهور مشيّت و اراده او هستند) و دلها (در برابر هيبت و عظمتش) از ترس (عذاب) او مضطرب و نگرانند.