ترجمه و شرح نهج البلاغه جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه و شرح نهج البلاغه - جلد 3

سیدعلی النقی آل محمد الدیباج‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و گروهى (از رؤساء و زمامدارانشان) به تباهكاريها دل بسته و از آن راحتى يافتند، و دستها را با شمشير بلند كردند تا آتش جنگ را بيفروزند (و مانند شتر ماده كه براى آبستن شدن دم بلند ميكند از هيچ كار زشتى پروا نداشتند، و گمان مى‏كردند دنيا بهمين هرج و مرج باقى و برقرار خواهد ماند كه ناگاه پيغمبر اكرم مبعوث به رسالت گشته براى كندن ريشه فساد در عالم از هيچ گونه فداء كارى دريغ ننمود، و اصحاب و پيروان خويش را براى تبليغ و ترويج از دين مقدّس اسلام طورى تربيت فرمود كه) (6) شكيبائى (در سختيها و جنگيدن با دشمنان) را بر خدا منّت ننهادند، و جانبازيشان را در راه حقّ بزرگ نشمردند (عظمت و بزرگى دين خدا را در نظر گرفته و براى پيشرفت آن خود را ناچيز دانسته از هر گونه فداء كارى خوددارى ننمودند) تا زمانى كه قضاء و قدر الهىّ بسر رسيدن زمان بلاء و سختى را ايجاب نمود (مسلمانان توانا شده و دينشان شهره آفاق گرديد) (7) شمشير زدنشان (در جنگها) از روى بينائى بود (و براى ايمان بخدا و رسول نه از راه نادانى و شهوت) و بر اثر امر راهنما و پند دهنده‏شان (پيغمبر اكرم) به پروردگارشان نزديك گشتند (اوامر و نواهى آن حضرت را پيروى نموده رضاء و خوشنودى خدا را بدست آوردند و بهمين منوال روزگار گذراندند) (8) تا زمانيكه خداوند رسول خود صلّى اللّه عليه و آله را قبض روح فرمود، گروهى به قهقرا برگشتند (به اوامر و نواهى حضرت رسول پشت كرده دوباره براه ضلالت و گمراهى قدم نهادند) و راهها (ى گمراهى) آنان را هلاك ساخت (در دنيا به تباهكارى و در آخرت بعذاب هميشگى گرفتار شدند) و بر آراء و انديشه‏هاى نادرست خود اعتقاد نمودند (احكام را از پيش خود نادرست بيان كرده و مردم را به پيروى از آن وادار مى‏نمودند) (9) و از غير رحم و خويش (رسول اكرم) متابعت نمودند (براى شهوت رانى و دنيا پرستى امام عليه السّلام را خانه نشين كرده ديگران را كه لايق خلافت نبوده روى كار آوردند) و از سبب (وسيله هدايت و رستگارى يعنى اهل بيت حضرت رسول) كه مأمور به دوستى آن بودند، دورى كردند (در قرآن كريم س (42) ى (23) مى‏فرمايد: ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا يعنى بگو من بر تبليغ رسالت از كسى مزد نمى‏خواهم مگر دوست داشتن خويشان را.

ابن عبّاس فرموده كه بعد از نزول اين آيه اصحاب گفتند: يا رسول اللّه خويشان شما كه آنها را دوست بايد داشت كيستند فرمود: علىّ و فاطمه و دو پسر ايشان حسن و حسين.

ابن ابى الحديد در شرح خود بر نهج البلاغه در اينجا مى‏گويد: اين جمله و هجروا السّبب الّذى أمروا بمودّته اشاره است به فرمايش پيغمبر صلّى الله عليه وآله: خلّفت‏

/ 177