ترجمه و شرح نهج البلاغه جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه و شرح نهج البلاغه - جلد 3

سیدعلی النقی آل محمد الدیباج‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(تير) بلاها (فساد و تباهكاريها) هستيد كه (پيدايش آنها) نزديك است، پس از غفلتها و مستى نعمت (كه موجب زوال و نابودى آنست) بپرهيزيد (بدين خود اهميّت دهيد تا بيچاره نشويد) و از سختيهاى كيفر (بى اعتنائى بدين) حذر كنيد، و درنگ نمائيد در غبار و تاريكى شبهه (اشتباه باطل بحقّ) و كجى و ناهموارى (راه) فتنه هنگام پيدايش و آشكار شدن نهان و نصب قطب و گردش آسياى آن (بى‏فكر و انديشه در امر مشتبه و مقدّمه فتنه و فساد اقدام ننمائيد، زيرا) (5) فتنه و تباهكارى، در راههاى پنهانى آشكار ميشود و زشتى و رسوايى بار مى‏آورد (امر مشتبه موجب فتنه در ابتداء اندك است و كم كم بسيار ميشود) نموّ و افزونى آن مانند نموّ جوان است (كه بتدريج توانا مى‏گردد) و نشانه‏هاى آن مانند نشانه‏هاى سنگ است (كه بهر چه زده شود شكسته و خرد ميكند) (6) ستمگران با پيمانى كه هر يك براى ديگرى مى‏گيرند (و در باره او سفارش مى‏نمايند) آن فتنه را ارث مى‏برند، اوّل ايشان پيشواى آخرشان هستند (كه آنها را براه ضلالت و گمراهى مى‏برند) و آخرشان (در ستمگرى به نيكان) پيرو اوّلشان مى‏باشند، در (بدست آوردن) دنياى فرومايه ميل و رغبت داشته از يكديگر سبقت مى‏گيرند، و بر سر مردار گنديده بد بو حرص زياد ورزيده با هم دشمنى ميكنند، (7) و پس از زمان اندكى پيرو از پيشوا و پيشوا از پيرو بيزارى مى‏جويد، پس به دشمنى از هم پراكنده ميشوند، و هنگام ملاقات يكى ديگرى را لعن كرده دشنام مى‏دهد (حاجّ شيخ عبد اللّه مامقانّى- رحمه اللّه- در كتاب تنقيح المقال فى أحوال الرّجال نقل فرموده كه معاوية ابن يزيد ابن معاوية بعد از پدرش چون به مسند خلافت نشسته بمنبر رفت و پدر و جدّ خود را لعن كرده دشنام داد و از آنها و رفتارشان بيزارى جست، مادرش گفت: اى پسر كاش تو بشكل خون در كهنه مانده بودى، گفت: مادر من همان را دوست مى‏داشتم.

) (8) پس بعد از اين فتنه مقدّمات فتنه سختترى پيش آيد كه شكننده و با شتاب است (مردم در آن بسيار پريشان و تباه مى‏گردند) پس دلها بعد از استوارى به گرفتگى و تنگى مائل مى‏گردد، و مردها بعد از سلامتى گمراه ميشوند، و هنگام رو آوردن آن فتنه خواهشها ناجور گردد، زمان پيدايش آن، انديشه‏ها (ى درست به نادرست) اشتباه شود (پس نادان در آن سرگردان ماند) (9) هر كه در صدد دفع آن بر آيد فتنه او را شكسته تباه گرداند، و هر كه را در (خاموش كردن) آن سعى و كوشش كند خورد كرده نابود سازد،

/ 177