ترجمه و شرح نهج البلاغه جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه و شرح نهج البلاغه - جلد 3

سیدعلی النقی آل محمد الدیباج‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به رنگهايش تكبّر نموده بخود مى‏نازد، و بحركات و نازشهاى دمش مى‏خرامد، جماع ميكند مانند جماع خروسها، و براى آبستن نمودن با ماده خود نزديكى ميكند مانند نزديكى نرهاى پرشهوت (در اينجا امام عليه السّلام در ابطال گفتار كسيكه گمان ميكند نزديكى طاووس اينگونه نيست مى‏فرمايد:) 7 در آنچه راجع بجماع طاووس بيان كردم ترا به مشاهده و ديدن حواله مى‏دهم نه مانند كسيكه (گفتارش را) حواله مى‏دهد برسند ضعيف و نادرست كه اعتماد بر آن ندارد (زيرا او مى‏گويد: مى‏گويند، و من مى‏گويم برو ببين) و اگر آن طور باشد كه گمان ميكنند باينكه طاووس نر ماده‏اش را آبستن ميكند بوسيله اشكى كه از چشمهايش ريخته در اطراف پلكهايش جمع شده و ماده آن آنرا به منقار برميدارد و مى‏چشد آنگاه تخم مى‏نهد، و جماع طاووس نر از غير اشك بيرون آمده از چشم نيست، هر آينه اين گمان (نادرست) از مطاعمه كلاغ (منقار در منقار نهادن يكديگر) شگفتر نمى‏باشد (چون جماع كلاغ ديده نشده «بر سبيل مثال مى‏گويند: هذا أخفى من سفاد الغراب يعنى اين امر از جماع زاغ پنهان‏تر است» گمان دارند كه جماع آن آبى است كه در سنگدان غراب نر مى‏باشد و ماده آنرا به منقار برداشته بوسيله آن تخم مى‏نهد و جوجه مى‏آورد، منظور امام عليه السّلام اينست كه مردم چون جماع كردن كلاغ را نديده‏اند اين نوع سخنان را مى‏گويند، و اگر در باره طاووس هم آنچه از ايشان نقل شده بگويند جاى شگفتى نيست، زيرا از روى نادانى و اعتماد بر گفتار نادرست آنچه بدون برهان شنيده‏اند مى‏باشد.

باز در وصف طاووس مى‏فرمايد:) 8 تصوّر ميكنى استخوان پرهاى آن (از بسيارى سفيدى و شفّافى) ميلهايى است از نقره، و تصوّر ميكنى آنچه بر آن بالها روييده شده از قبيل دائره‏هاى شگفت‏آور و گردن بندها (به زردى و جلاء داشتن مانند) طلاى خالص است، و (به سبزى چون) تكه‏هاى زبرجد مى‏باشد، 9 پس اگر بالش را تشبيه كنى به گلها و شكوفه‏هايى كه زمين مى‏روياند خواهى گفت: دسته گلى است كه از شكوفه هر بهارى چيده شده است، و اگر آنرا به پوشيدنيها مانند سازى (خواهى گفت:) مانند حلّه‏هايى است كه نقش و نگار در آن بكار برده‏اند، يا مانند جامه‏هاى خوش رنگ و زيباى بافت يمن، و اگر آنرا به زيورها تشبيه گردانى (خواهى گفت:) مانند نگين‏هاى رنگ به رنگ است كه در ميان نقره مزيّن بجواهر نصب شده است، 10 راه مى‏رود مانند خراميدن دلشاد پر ناز، و با تأمّل و دقّت بدم و بالش مى‏نگرد، و از زيبايى پيراهن و رنگهاى (گوناگون) جامه‏اش قهقه مى‏خندد، و

/ 177