بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
(منافق بن كافر) منافقى پسر كافرى.منقول است كه اشعث و پدرش در مبدء حال برد يمانى مىبافتهاند و چون حياكت مظنّه نقصان عقل است و سفاهت از جهت آنكه همه اوقات ذهن حائك متوجّه است به آن كار كثير الحركات و غافل است از اسرار كارهاى بزرگ و معامله حوايك بيشتر با كم خردان است چون زنان و كودكان و نيز حياكت صفتى است مائل به دنائت و مظنّه كذب است و خيانت از اين جهت او را به اسم حياكت در معرض مذمّت در آورده و در بعضى تواريخ آوردهاند كه او از اكابر كنده بود و سرزنش او به حياكت از آن بوده كه در رفتار دوش مىجنبانيده جهت تبختر و افتخار و اين نوع حركت را در لغت حياكت خوانند و نيز در مذمّت او مىفرمايد: (و اللّه لقد اسرّك الكفر مرّة) به خدا سوگند كه اسير نمودند تو را اهل كفر يك بار.(و الاسلام اخرى) و اهل اسلام يكبار ديگر.اين كلام تأكيد است براى نقصان فطنت او زيرا كسى كه فطنت دارد خود را دو بار به دست دشمن نمىدهد. (فما فداك) پس نجات نداد تو را.(من واحدة منهما) از افتادن تو در دست هر يك از اهل كفر و اسلام.(مالك) مال تو.(و لا حسبك) و نه حسب و بزرگى تو.بلكه با وجود كثرت مال و منال و بزرگى، تو به دست ايشان گرفتار شدى به واسطه حماقت و بىعقلى.و بدان كه مراد به «فدا» اينجا نجات است همچنانكه مفسّر شد به اين، نه فديه دادن بعد از اسيرى زيرا در روايت واقع شده كه منشاء اسر او، آن بود كه در زمان كفر به طلب خون پدر خروج نمود جماعتى كه قاتل پدر او بودند غالب شدند بر او و او را اسير كردند در جنگ بعد از آن سه هزار شتر فدا داد و با هفتاد مرد از كنده