بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
(و طوارق الاوجاع و الاسقام) و در شب آيندههاى المها و بيمارىها، يعنى دردها و بيمارىهاى در شب آينده. (بين اخ شقيق) در ميان برادرى كه پارهاى است از جان. (و والد شفيق) و پدر مهربان. (و داعية بالويل جزعا) و خواننده به كلمه «واى» به جهت جزع و ناشكيبايى. (و لادمة للصّدر قلقا) و زننده سينه، به جهت اضطراب. (و المرء في سكرة) در حالتى كه آن مرد در سختى جان كندن است.(ملهية) مشغول شونده به خود.(و غمرة كارثة) و در گردابى كه با شدّت دردناك است و آغشته گشته به درد بلاحدّ (و انّة موجعة) و نالههاى دردآورنده. (و جذبة مكربة) و در كشش اضطراب آورنده كشش روح است كه ملائكه آنرا بيرون كشند از مطموره بدن كفّار و ظلمت، كقوله تعالى «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ» (و سوقة متعبة) و راندن رنجاننده (ثمّ ادرج فى اكفانه) چونكه مرد آن مرده، پيچيده شود در كفنهاى خود (مبلسا) در حالتى كه نوميد است از رحمت (و جذب) و كشيده شد (منقادا سلسا) در حينى كه گردن نهاده است آسان و نرم (ثمّ القى على الاعواد) پس از آن انداخته شد بر چوبهاى نعش، بعد از آنكه مكررا به اطوار مرض و اصناف سقم مبتلا شده باشد (رجيع وصب) همچون شتر مرده و در اسفار كه قرين رنج و عنا است (و نضو سقم) و همچو شتر لاغر از بيمارى (تحمله) بر دارند او را