بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
«و هر كس نقض بيعت كند همانا بر خود ستم كرده است». اما شركت كنندگان در جنگ صفين كه در نظر و به عقيده اصحاب ما كه خدايشان رحمت كناد همگى جاودانه در آتشند زيرا فاسق و تبهكارند و اين گفتار خداوند كه فرموده است: اما ستمكاران ما هيمه آتش جهنم گرديدند». در مورد سخن ابن عباس كه مىگفته است: «از اينكه سخن امير المومنين على (عليه السلام) ناتمام مانده است تأسف مىخورم...»، شيخ و استادم ابو الخير مصدق بن شبيب واسطى در سال ششصد و سه هجرى براى من نقل كرد كه اين خطبه را نزد ابو محمد عبد الله بن احمد معروف به ابن خشاب خواندم و چون به اين سخن ابن عباس رسيدم، ابن خشاب گفت: اگر من مىبودم و مىشنيدم ابن عباس چنين مى- گويد، به او مىگفتم: آيا در دل پسر عمويت چيزى هم باقى مانده كه نگفته باشد كه چنين تأسف مىخورى و به خدا سوگند او كه از كسى فروگذارى نكرده و هر چه در دل داشته گفته است و فقط حرمت پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را در اين خطبه نگه داشته است.مصدق مىگويد: ابن خشاب مردى شوخ طبع بود به او گفتم: يعنى مىگويى اين خطبه مجعول و ساختگى است گفت: به خدا قسم هرگز و من به يقين و وضوح مىدانم كه اين گفتار على (عليه السلام) است، همانگونه كه مىدانم تو مصدق پسر شبيبى. گفتم: بسيارى از مردم مىگويند اين خطبه از كلام خود سيد رضى است كه خدايش رحمت كناد. گفت: اين سخن و اين اسلوب و سبك چطور ممكن است از سيد رضى و غير او باشد ما به رسائل سيد رضى آشناييم، طريقه و هنر او را هم در نثر مىشناسيم و با همه ارزشى كه دارد در قبال اين كلام ارزشى ندارد، نه سركه است و نه شراب ابن خشاب سپس گفت: به خدا سوگند من اين خطبه را در كتابهايى ديدهام كه دويست سال پيش از تولد سيد رضى تأليف شده است و آنرا با خطهايى كه نويسندگانش را مىشناسم و همگان از علما و اهل ادب هستند ديدهام و آنان پيش از آنكه نقيب ابو احمد