جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 1

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 1

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى‏گويند: خولة از اسيرانى است كه به روزگار پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) اسير شدند. آنان مى‏گويند: پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) على را به يمن گسيل فرمود، و خولة هم كه ميان بنى زبيد بود اسير شد.

بنى زبيد همراه عمرو بن معدى كرب از دين برگشته بودند و آنان در يكى از حملات خود بر بنى حنيفه خوله را به اسيرى گرفته بودند، و خوله در سهم غنايم على (عليه السلام) قرار گرفت و پيامبر به على (عليه السلام) فرمود: اگر خوله براى تو پسرى آورد، نام مرا بر او بگذار و كنيه مرا به او بده. خولة پس از رحلت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) محمد را زاييد و على (عليه السلام) او را كنيه ابو القاسم داد. گروهى ديگر كه محقق هستند و گفتار ايشان صحيح‏تر و مشهورتر است مى‏گويند: بنى اسد به روزگار حكومت ابو بكر صديق بر بنى حنيفه غارت بردند و خولة دختر جعفر را اسير گرفتند و او را به مدينه آوردند و به على (عليه السلام) فروختند و چون خبر خوله به قومش رسيد به مدينه و حضور على آمدند و خوله را معرفى كردند و موقعيت او را ميان خود به اطلاع على (عليه السلام) رساندند و او خوله را نخست آزاد فرمود و سپس براى او كابين و مهر مقرر داشت و با او ازدواج كرد و خولة محمد را براى على (عليه السلام) زاييد و به او كنيه ابو القاسم داد.

همين قول را احمد بن يحيى بلاذرى در كتاب معروف خود تاريخ الاشراف برگزيده است.

هنگامى كه محمد بن حنفيه در جنگ جمل اندكى از حمله خوددارى كرد و على (عليه السلام) خود رايت را گرفت و حمله كرد و اركان لشكر جمل را به لرزه در آورد، رايت را به محمد سپرد و فرمود: حمله نخستين را با حمله دوم محو و نابود كن و اين گروه انصار هم همراه تو خواهند بود و خزيمة بن ثابت ذو الشهادتين را با گروهى از انصار كه بسيارى از ايشان از شركت كنندگان در جنگ بدر بودند با محمد همراه فرمود. محمد حمله‏هاى فراوان پى در پى انجام داد و دشمن را از جايگاه‏

/ 434