جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 1

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نبود، و اگر نسبت به او نادانى مى‏شد بردبارى مى‏كرد. و هرگز ستم نمى‏كرد، و اگر نسبت به او ستم مى‏شد گذشت مى‏فرمود. و بخل نمى‏ورزيد و اگر دنيا به او بخل مى‏ورزيد شكيبايى مى‏فرمود.

و از سخنان برخى از حكيمان است كه هر كس نيكو بنگرد صبر پيشه مى‏سازد.

صبر روزنه‏هاى اميد را گشاده مى‏سازد و در بسته را باز مى‏كند. به محنت چون با رضايت و صبر برخورد شود خود نعمتى دائم است، و نعمت هرگاه از سپاسگزارى خالى باشد خود محنتى پيوسته است.

به ابو مسلم خراسانى صاحب دولت گفته شد: با چه چيز به اين قدرت رسيدى گفت: شكيبايى را رداى خود ساختم و پوشيده داشتن راز را ازار خويش، با دور- انديشى پيمان بستم و با هواى نفس مخالفت ورزيدم، دشمن را دوست و دوست را دشمن قرار ندادم.

از جمله گفتار امير المومنين على (عليه السلام) است كه فرموده است: شما را به پنج چيز سفارش مى‏كنم كه اگر با تازيانه زدن به پهلوهاى شتران و با كوشش، خود را به آنها برسانيد، سزاوار است. همانا كه هيچيك از شما اميدى جز به خداى خود نبندد و از هيچ چيز جز گناه نترسد و اگر از او چيزى را كه نمى‏داند بپرسند شرم نكند كه بگويد نمى‏دانم و چون چيزى را نداند از آموزش و فرا گرفتن آن آزرم نكند.

و بر شما باد بر صبر كه صبر از ايمان همچون سر از بدن است و همانگونه كه در بدن بدون سر خيرى نيست، در ايمانى كه صبر همراهش نباشد خيرى نيست. و از گفتار همان حضرت است كه شخص صبور پيروزى را از دست نخواهد داد هر چند زمان آن طول بكشد. و همو فرموده است: اندوههاى رسيده را با افسون صبر و حسن يقين از خود دور گردان، و فرموده است: اگر بر آنچه كه از دست داده‏اى بى‏تابى مى‏كنى بنابراين بايد بر آنچه كه به دست تو هم نرسيده است بى‏تابى كنى و در نامه‏يى كه امير المومنين (عليه السلام) به برادر خود عقيل نوشت چنين آمده است: و چنين مپندار كه اگر پسر مادرت [يعنى على (عليه السلام)‏] را مردم رها كنند

/ 434