بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
نبود، و اگر نسبت به او نادانى مىشد بردبارى مىكرد. و هرگز ستم نمىكرد، و اگر نسبت به او ستم مىشد گذشت مىفرمود. و بخل نمىورزيد و اگر دنيا به او بخل مىورزيد شكيبايى مىفرمود.و از سخنان برخى از حكيمان است كه هر كس نيكو بنگرد صبر پيشه مىسازد.صبر روزنههاى اميد را گشاده مىسازد و در بسته را باز مىكند. به محنت چون با رضايت و صبر برخورد شود خود نعمتى دائم است، و نعمت هرگاه از سپاسگزارى خالى باشد خود محنتى پيوسته است.به ابو مسلم خراسانى صاحب دولت گفته شد: با چه چيز به اين قدرت رسيدى گفت: شكيبايى را رداى خود ساختم و پوشيده داشتن راز را ازار خويش، با دور- انديشى پيمان بستم و با هواى نفس مخالفت ورزيدم، دشمن را دوست و دوست را دشمن قرار ندادم.از جمله گفتار امير المومنين على (عليه السلام) است كه فرموده است: شما را به پنج چيز سفارش مىكنم كه اگر با تازيانه زدن به پهلوهاى شتران و با كوشش، خود را به آنها برسانيد، سزاوار است. همانا كه هيچيك از شما اميدى جز به خداى خود نبندد و از هيچ چيز جز گناه نترسد و اگر از او چيزى را كه نمىداند بپرسند شرم نكند كه بگويد نمىدانم و چون چيزى را نداند از آموزش و فرا گرفتن آن آزرم نكند.و بر شما باد بر صبر كه صبر از ايمان همچون سر از بدن است و همانگونه كه در بدن بدون سر خيرى نيست، در ايمانى كه صبر همراهش نباشد خيرى نيست. و از گفتار همان حضرت است كه شخص صبور پيروزى را از دست نخواهد داد هر چند زمان آن طول بكشد. و همو فرموده است: اندوههاى رسيده را با افسون صبر و حسن يقين از خود دور گردان، و فرموده است: اگر بر آنچه كه از دست دادهاى بىتابى مىكنى بنابراين بايد بر آنچه كه به دست تو هم نرسيده است بىتابى كنى و در نامهيى كه امير المومنين (عليه السلام) به برادر خود عقيل نوشت چنين آمده است: و چنين مپندار كه اگر پسر مادرت [يعنى على (عليه السلام)] را مردم رها كنند