بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
هيچيك از ايشان به چيزى جز آتش حكم نمىشود، زيرا بر ستم خويش اصرار ورزيدند و بر همان حال مردند، و اين حكم در مورد همگان چه پيروان و چه سالارهاى آن قوم است.اما خوارج بر طبق خبرى كه از پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) نقل شده و مورد اجماع است از دين بيرون رفتهاند و اصحاب ما در اين مسأله كه آنان از دوزخيانند هيچ اختلافى ندارند. خلاصه مطلب آنكه اصحاب ما براى هر فاسق و تبهكارى، كه در فسق خود بميرد، حكم بر آتش و دوزخى بودن او مىكنند و ترديد نيست كه آن كس كه بر امام حق ستم و خروج مىكند، چه شبههيى در آن مورد داشته يا نداشته باشد، فاسق است، و اين موضوع را آنان تنها در مورد كسانى كه بر على (عليه السلام) خروج كردهاند نمىدانند، بلكه هر گروهى از مسلمانان كه بر امام عادل ديگرى غير از على (عليه السلام) هم خروج كرده باشند در حكم همانها هستند كه بر على (عليه السلام) خروج كردهاند.گروهى از اصحاب ما، از آن گروه از اصحاب پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، كه مرتكب خلاف شده و ثواب و اجر خود را ضايع كردهاند، مانند مغيرة بن شعبه، تبرى جستهاند. هر گاه پيش شيخ ما ابو القاسم بلخى سخن از عبد الله بن زبير به ميان مىآمد، مىگفت خيرى در او نيست و يك بار گفته است: مرا نماز و روزه او به او شيفته نمىكند و آن نماز و روزه براى او با توجه به اين گفتار پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به على (عليه السلام) كه «ترا جز منافق دشمن نمىدارد» سودمند نخواهد بود.و چون از ابو عبد الله بصرى درباره ابن زبير پرسيدند، گفت: در نظر من خبر صحيحى نيست كه او از كار خود در جنگ جمل توبه كرده باشد، بلكه از آنچه در آن بود بيشتر و فزونتر انجام داده است.اينها گفتارها و عقايد ايشان است و استدلال در اين باره در كتابهايى كه در آن موضوع نوشته شده آمده است.