بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
على (عليه السلام) فرمود: مادرانتان بر شما بگريند حق من بر شما واجبتر از حق اشتر است، مگر اشتر را بر شما حقى غير از حق مسلمان بر مسلمان هست در اين هنگام حجر بن عدى كندى و سعيد بن قيس همدانى برخاستند و گفتند: اى امير المومنين، خداوند براى تو بد مقدر نفرمايد، فرمان خويش را به ما بگو تا از آن پيروى كنيم كه به خدا سوگند اگر در راه اطاعت از تو اموال ما نابود شود و عشاير ما كشته شوند، بر آن بىتابى نمىكنيم و آنرا بزرگ نمىپنداريم. على (عليه السلام) فرمود: آماده شويد براى حركت به سوى دشمن ما.و چون على (عليه السلام) به منزل خويش رفت سران اصحابش به حضورش رفتند و به آنان فرمود: مردى استوار و خير انديش به من معرفى كنيد كه بتواند مردم را از ناحيه سواد فراهم آورد. سعيد بن قيس گفت: اى امير المومنين، مردى خير انديش و خردمند و دلير و استوار را به شما معرفى مىكنم و او معقل بن قيس تميمى است فرمود: آرى، و او را فرا خواند و گسيل داشت، و او حركت كرد، ولى هنوز برنگشته بود كه امير المومنين على (عليه السلام) ضربت خورد و شهيد شد.
خطبه (29)
اين خطبه با عبارت «ايها الناس المجتمعة ابدانهم المختلفة اهواءهم» (اى مردمى كه هر چند بدنهايشان جمع و با يكديگر است انديشههايشان گوناگون است) شروع مىشود.اين خطبه را امير المومنين (عليه السلام) به هنگام غارت آوردن ضحاك بن قيس ايراد فرموده است و ما اينك آن را بيان مىكنيم.