خطبه (41) - جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 1

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از جدش برايم نقل كرد كه على (عليه السلام) روزى با مردم در حال نماز گزاردن بود و قرائت نماز را با صداى بلند مى‏خواند، ابن كواء كه پشت سر او بود صداى خويش را بلند كرد و اين آيه را خواند «بدرستى كه بر تو و پيامبرانى كه پيش از تو بوده‏اند وحى شد كه اگر شرك ورزى همانا عمل تو تباه مى‏شود و به يقين از زيانكاران خواهى بود.» همينكه صداى ابن كواء كه پشت سر على (عليه السلام) بود بلند شد آن حضرت سكوت فرمود، و چون خواندن ابن كواء تمام شد على (عليه السلام) به ادامه قرائت خود پرداخت كه ابن كواء دوباره شروع به خواندن همين آيه كرد و باز على (عليه السلام) سكوت فرمود و اين كار را چندان تكرار كرد كه على (عليه السلام) اين آيه را تلاوت فرمود «پس شكيبا باش كه وعده خدا حق است و مراقب باش كه آنان كه يقين ندارند ترا به سبكى نكشانند»، در اين هنگام ابن كواء سكوت كرد و على (عليه السلام) به ادامه قرائت خويش بازگشت.

خطبه (41)

اين خطبه با عبارت «ايها الناس ان لوفاء توءم الصدق» (اى مردم همانا كه وفا همتا و ضميمه صدق است) شروع مى‏شود.

[ابن ابى الحديد پس از توضيح لغات دو نكته ظريف تاريخى را كه نمودارى از سجاياى على (عليه السلام) است ياد آورد شده است.] او مى‏گويد: در جنگ صفين، نخست شاميان بر شريعه فرات پيروز شدند و تصميم گرفتند على (عليه السلام) و لشكر عراق را از تشنگى بكشند، على (عليه السلام) براى تصرف شريعه با آنان جنگ كرد و آنرا به دست آورد و شاميان را از آن دور كرد، عراقيان گفتند: اينك تو آنانرا با شمشيرهاى تشنگى بكش و آب را از ايشان باز دار تا آنكه تسليم شوند، فرمود: در لبه تيز شمشير از اين كار بى‏نيازى است و من هرگز روا نمى‏دارم كه آنان را از آب باز دارم، و براى آنان راه گشود تا كنار آب آيند و سپس شريعه را ميان خود و ايشان تقسيم كرد.

/ 434