جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 1

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سرورى و شرف به او نمى‏رسيده است، اطلاق اينگونه كلمات، عادى است، هر چند افرادى كه پيش از او به خلافت رسيده‏اند پرهيزگار و عادل باشند و بيعت با آنان بيعت صحيح بوده باشد. مگر نمى‏بينى ممكن است در شهرى دو فقيه باشند كه يكى از ديگرى به مراتب داناتر باشد و حاكم شهر، آن يكى را كه داراى علم كمترى است قاضى شهر قرار دهد و در اين حال آن كه داناتر است، افسرده مى‏شود و گاه لب به شكايت مى‏گشايد و اين موضوع دليل بر آن نيست كه قاضى را مورد طعن و تفسيق قرار داده باشد يا حكم به ناصالح بودن و عدم شايستگى او كرده باشد، بلكه شكايت از كنار گذاشتن كسى است كه شايسته‏تر و سزاوارتر بوده است و اين موضوعى است كه در طبع آدمى سرشته است و چيزى فطرى و غريزى است. و ياران معتزلى ما چون نسبت به اصحاب پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) حسن ظن دارند و هر كارى را كه از ايشان سرزده است بر وجه صواب و صحت حمل مى‏كنند، مى‏گويند آنان مصلحت اسلام را در نظر گرفتند و از بروز فتنه‏يى ترسيدند كه نه تنها ممكن بود اصل خلافت را متزلزل كند، بلكه امكان داشت كه اصل دين و نبوت را نيز متزلزل سازد، و به همين منظور از آن كس كه افضل و اشرف و سزاوارتر بود عدول كردند و عقد خلافت را براى شخص فاضل ديگرى منعقد ساختند، و به اين سبب است كه اينگونه كلمات را كه از شخصى صادر شده است كه در مورد او اعتقاد به جلالت و منزلتى نزديك به منزلت پيامبر دارند تأويل كرده و مى‏گويند اين كلمات براى بيان افسردگى است كه چرا مردم از آنكه سزاوارتر و شايسته‏تر بوده است عدول كرده‏اند.

و اين موضوع نزديك و نظير چيزى است كه شيعيان و اماميه در تفسير اين آيه كه خداوند مى‏فرمايد: «وَ عَصى‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‏» بيان كرده و گفته‏اند: منظور از عصيان در اين آيه «ترك اولى» است و امر خداوند در مورد نخوردن از ميوه آن درخت، امر مستحبى بوده و نه وجوبى و چون آدم (عليه السلام) آنرا انجام داده است ترك اولى كرده است و به همين اعتبار از او به عاصى نام برده شده است. همچنين كلمه «غوى» را به معنى گمراهى و ضلالت تعبير نمى‏كنند، بلكه به معنى ناكامى و نااميدى مى‏گيرند، و

/ 434