جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 7

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفت: آزرم نمى‏كنى و شخصيت و نسبت خود را زير پا مى‏گذارى، هر چه مى‏گيرى ريخت و پاش مى‏كنى و همواره از وام شكوه مى‏دارى. وليد گفت: چنان خواهم كرد و از جاى برخاست و آهنگ جزيره كرد و خطاب به معاويه چنين سرود: «هر گاه چيزى از تو خواسته مى‏شود، مى‏گويى نه و چون چيزى مى‏خواهى، مى‏گويى بياور، گويا از كارهاى خير خود دارى مى‏كنى و با آنكه كنار فرات هستى، سيراب نمى‏شوى و كسى را نمى‏آشامانى مگر نمى‏خواهى تا هنگام مرگ كلمه «نه» را ترك و به «آرى» گرايش پيدا كنى» و چون حركت او به جانب جزيره به اطلاع معاويه رسيد، از كار او ترسيد و برايش نوشت بازگرد. وليد براى او چنين نوشت: «همچنان كه تو خود فرمان دادى، عفت به خرج مى‏دهم و از آمدن به حضورت تقاضاى عفو دارم، هر چه مى‏خواهى بدهى يا امساك كنى نسبت به كس ديگرى غير از من انجام بده، من ركاب خويش را از آمدن پيش تو باز مى‏دارم و چون كارى مرا به بيم اندازد همچون بر كشيدن شمشير از نيام هستم.» وليد به حجاز رفت و معاويه براى او جايزه‏اى فرستاد.

ابن عبد البر در كتاب الاستيعاب در مورد وليد مى‏نويسد: براى او اخبارى است كه به طور قطع حكم به بدى او و زشتى كارهايش مى‏شود، خداوند ما و او را بيامرزد. او از مردان بزرگ قريش بوده و از لحاظ ظرافت و شجاعت و ادب و بخشش نام آور و از شاعران خوش طبع بوده است. اصمعى و ابو عبيده و ابن كلبى و ديگران مى‏گويند كه تبهكارى مى‏گسار و در عين حال شاعرى گرامى بوده است. اخبار همنشينى و باده نوشى او با ابو زبيد طايى بسيار مشهور است و آوردن همه آن اخبار بر ما دشوار است ولى پاره‏اى از آن را مى‏آوريم و سپس آنچه را كه ابو الفرج اصفهانى آورده نقل كرده است و مى‏گويد خبر نمازگزاردن او در حال مستى و اينكه گفته است بيشتر بخوانم خبرى مشهور است كه محدثان مورد اعتماد نقل كرده‏اند.

ابو عمر بن عبد البر مى‏گويد: طبرى ضمن روايتى گفته است كه گروهى از كوفيان به وليد خشم گرفته و حسد برده‏اند و با ستم گواهى باده نوشى او را داده‏اند و عثمان به او گفته است: اى برادر شكيبا باش كه خداوند پاداشت مى‏دهد و آن قوم را به گناه تو فرو

/ 407