بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
واقدى مىگويد: حويرث بن معبد كه از فرزند زادگان قصى بن كلاب بود، همواره پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را در مكه آزار مىداد و پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) خون او را حلال فرمود. روز فتح مكه در خانه خود نشسته و در را به روى خود بسته بود. على (عليه السلام) به جستجوى او پرداخت گفتند: به صحرا رفته است. به حويرث خبر داده شد كه على به جستجوى او آمده است. على (عليه السلام) از در خانه او كنار رفت، حويرث از خانه خود بيرون آمد كه به خانه ديگرى برود. على (عليه السلام) او را ديد و گردنش را زد.واقدى مىگويد: در مورد هبّار بن اسود چنين بود كه پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمان داده بود او را به آتش بسوزانند، سپس فرموده بود با آتش فقط خداى آتش مىتواند عذاب كند، اگر بر او دست يافتيد، نخست دست و پايش را ببريد و سپس گردنش را بزنيد. گناه هبار اين بود كه زينب دختر پيامبر مىخواست از مكه به مدينه هجرت كند، ميان راه بر او حمله كرد و بر پشت زينب نيزه زد و زينب كه باردار بود كودك خود را سقط كرد.مسلمانان روز فتح مكه بر او دست نيافتند، و چون پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به مدينه برگشت هبار بن اسود در حالى كه شهادتين را مىگفت به حضور پيامبر آمد و آن حضرت اسلام او را پذيرفت. سلمى كنيز پيامبر بيرون آمد و به هبار گفت: خداوند چشمى را به تو روشن نسازد كه چنين و چنان كردى، و در همان حال كه هبار پوزش خواهى مىكرد پيامبر فرمود: اسلام آن گناه را محو كرده است و از تعرض نسبت به او نهى فرمود.واقدى مىگويد: ابن عباس كه خداى از او خشنود باد مىگفته است پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را در حالى كه هبار پوزش خواهى مىكرد، ديدم كه از بزرگوارى و شرمسارى سر به زير افكنده و به زمين مىنگريست و مىفرمود: گناهت را بخشيدم.واقدى مىگويد: ابن خطل خود را ميان پردههاى كعبه پنهان كرده بود، ابو برزه اسلمى او را بيرون كشيد و گردنش را زد و گفتهاند عمار بن ياسر يا سعد بن حريث مخزومى يا شريك بن عبده عجلانى او را كشتهاند و صحيحتر آن است كه ابو برزه او را كشته است. گويد: گناه ابن خطل اين بود كه نخست مسلمان شد و به مدينه هجرت كرد.پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) او را براى جمع آورى زكات فرستاد و مردى از قبيله خزاعه را همراه او فرمود. ابن خطل آن مرد را كشت و اموال زكات را برداشت و به مكه برگشت. قريش گفتند: چه چيز موجب برگشتن تو شده است گفت: هيچ آيينى بهتر از آيين شما پيدا نكردم. ابن خطل دو كنيز آوازه خوان به نام قرينى و قرينة كه نام دومى را ارنب هم گفتهاند داشت كه ترانههايى را كه ابن خطل در هجو پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) مىسرود، مىخواندند.