بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
فرمود و شترى گندم و خواربار به او بخشيد. او در حالى كه همچنان كافر بود، پيش قريش برگشت و ترانههايى را كه در هجو رسول خدا سروده بودند به او مىدادند و او با آواز مىخواند. پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) خون او را حلال فرمود و او به روز فتح مكه كشته شد. از دو آوازه خوان ابن خطل يكى از آنان كه نامش قرينة يا ارنب بود كشته شد و براى قرينى از پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) امان خواستند كه امانش داد و او تا هنگام حكومت عثمان زنده بود و به روزگار او درگذشت.واقدى مىگويد: و روايت شده است كه پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) روز فتح مكه به كشتن وحشى- قاتل حمزه (عليه السلام)- فرمان داد. وحشى به طائف گريخت و همان جا مقيم بود تا آنكه همراه نمايندگان طائف به حضور پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) آمد و گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انّك رسول الله». پيامبر فرمود: گويا وحشى هستى گفت: آرى. فرمود بنشين و براى من بگو حمزه را چگونه كشتى. چون وحشى نقل كرد، پيامبر فرمود: برخيز برو و روى از من پوشيده دار و وحشى هر گاه پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را مىديد، خود را پنهان مىكرد.واقدى مىگويد: ابن ابى ذئب و معمر، از زهرى، از ابو سلمة بن عبد الرحمان بن عوف، از ابو عمرو بن عدى بن ابى الحمراء نقل مىكند كه مىگفته است: از پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) پس از فتح مكه كه آهنگ خروج از آن شهر داشت شنيدم كه خطاب به مكه مىفرمود: همانا به خدا سوگند كه تو بهترين سرزمين خدا و دوست داشتنىتر آنها در نظر من هستى و اگر مردمت مرا بيرون نمىكردند، هرگز از تو بيرون نمىرفتم.محمد بن اسحاق در كتاب مغازى خود افزوده است كه هند دختر عتبه به حضور پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) آمد ولى به صورت ناشناس و نقاب بر چهره و همراه زنان ديگر قريش كه از گناهان خود و آنچه نسبت به جسد حمزه كرده بود، بيم داشت. او بينى حمزه را بريده و شكمش را دريده و جگرش را به دندان گزيده بود. او مىترسيد پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) او را در قبال آن گناه فرو گيرد. هند هنگامى كه نزديك رسول خدا نشست و پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) هنگامى كه آنان بيعت كردند با آنان شرط فرمود كه بر خدا شرك نياورند. گفتند: آرى.و چون فرمود كه بايد دزدى نكنند، هند گفت: به خدا سوگند من از اموال ابو سفيان اين چنين و آن چنان برمىداشتهام و نمىدانم آيا حلال بوده است يا نه پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: تو هندى، گفت: آرى و گواهى مىدهم كه خدايى جز خداوند يگانه نيست و تو