بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مىشود كه سلمان در حالى كه هنوز برده بود در جنگهاى بدر و احد هم شركت كرده است ولى عقيده بيشتر مردم بر اين است كه نخستين شركت او در جنگ خندق بود و پس از آن از هيچ جنگ ديگرى غايب نبوده است.ابن عبد البر مىگويد: سلمان مردى بزرگوار و نيكوكار و دانشمندى گرانقدر و زاهدى سخت پارسا بوده است.گويد: هشام بن حسان، از قول حسن بصرى روايت مىكند كه مىگفته است: مقررى سلمان پنج هزار درهم بود كه چون به دستش مىرسيد همهاش را صدقه مىداد و از دسترنج خويش هزينه مىكرد. او را عبايى بود كه نيمش زير انداز و نيم ديگرش رو اندازش بود.گويد: ابن وهب و ابن نافع گفتهاند كه سلمان خانه نداشت، زير سايه ديوار و درخت زندگى مىكرد. مردى گفت: آيا برايت خانهاى بسازم كه در آن مسكن گزينى گفت: نه، مرا نيازى به آن نيست، و آن مرد همچنان اصرار مىكرد و مىگفت: خانهاى كه موافق ميل تو باشد مىسازم. سلمان فرمود: آن را براى من توصيف كن. گفت: براى تو خانهاى مىسازم كه اگر در آن برپا بايستى سرت به سقف آن بخورد و اگر پايت را دراز كنى به ديوار مقابل خواهد خورد. گفت: آرى، اين چنين خوب است و براى او چنان خانهاى ساخت.ابن عبد البر مىگويد: از پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) از چند طريق روايت شده كه فرموده است «اگر دين بر تارك پروين باشد، سلمان بر آن دست مىيابد.» و در روايتى ديگر آمده است كه «مردى از ايران بر آن دست مىيابد.» و مىگويد: براى ما از عايشه روايت شده كه مىگفته است، سلمان شبها جلسه خصوصى با پيامبر داشت و نزديك بود بر سهم ما از رسول خدا پيروز آيد.گويد: ابن بريده، از پدرش روايت مىكند كه پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرموده است: «پروردگارم مرا به دوست داشتن چهار تن فرمان داده است و خبر داده است كه خود ايشان را دوست مىدارد ايشان على و ابوذر و مقداد و سلماناند.» گويد: قتادة از ابو هريره نقل مىكند كه مىگفته است «سلمان داناى به دو كتاب است» يعنى انجيل و قرآن.اعمش، از عمرو بن مرة، از ابو البخترى، از على (عليه السلام) نقل مىكند كه چون از او در باره سلمان پرسيدند، فرمود: دانش اول و آخر را مىداند. درياى بيكران و در زمره ما