بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
است كه در مباحث گذشته آن را آوردهايم. ابن ابى الحديد سپس ضمن شرح هر يك از جملات اين نامه تأثيرى را كه از قرآن مجيد پذيرفته نقل كرده است و روايات و اشعارى مناسب با آن آورده است. از جمله مىگويد: روايت شده است كه يكى از بردگان موسى بن جعفر (عليه السلام) براى ايشان بشقابى آكنده از غذا كه داغ بود، آورد. شتاب كرد و ظرف غذا بر سر و روى امام ريخت و خشمگين شد. غلام گفت: «وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ»، فرمود: خشم خود را فرو خوردم، غلام گفت: «وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ»، فرمود: عفو كردم، غلام گفت: «وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» فرمود: تو در راه خدا آزادى و فلان زمين زراعتى خود را به تو بخشيدم.در مورد ظاهر ساختن آثار نعمت مىگويد: رشيد به جعفر برمكى گفت برخيز به خانه اصمعى برويم. آن دو پوشيده به خانه او رفتند و همراه ايشان خادمى بود كه هزار دينار همراه داشت و رشيد مىخواست آن را به اصمعى بدهد. ايشان كه به خانه اصمعى وارد شدند، گليمى خشك و بوريايى پاره و وسايلى كهنه و ابريقهاى سفالى و دواتى شيشهاى و دفاترى گرد گرفته و ديوارهايى آكنده از تار عنكبوت ديدند. رشيد از اندوه خاموش ماند. و سپس براى آنكه شرمسارى اصمعى را تسكين دهد، شروع به پرسيدن از مسائل پيش پا افتاده و كم ارزش كرد. رشيد به جعفر گفت: اين مرد فرومايه را مىبينى كه بيش از پنجاه هزار دينار تا كنون به او بخشيدهام و حال او چنين است كه مىبينى و هيچ اثرى از نعمت ما را آشكار نساخته است، به خدا سوگند چيزى به او نخواهم داد و بيرون رفت و چيزى به او نداد.از موارد ديگرى كه در اين نامه آمده است نهى از سفر كردن در روز جمعه است و ظاهرا اين نهى مربوط به پيش از نماز جمعه است ولى پس از نماز جمعه اشكالى ندارد.در عين حال امير المؤمنين على (عليه السلام) استثناء هم كرده و فرموده است مگر اينكه بخواهى براى جهاد حركت كنى يا ضرورتى پيش آيد كه معذور باشى. در مورد سفر روز جمعه پيش از نماز نهى بسيارى وارد شده است، برخى از مردم معتقد به كراهت آن پس از نماز شدهاند كه گفتارى نادر است.