جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 7

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قبيله عبد القيس با او مخالفت نكرد، بنابر اين با توجه به صلاح حال و افتخار مصاحبت با رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) كه جارود داشته است سخن امير المؤمنين على (عليه السلام) روشن مى‏شود كه چرا فرموده است صلاح پدرت مرا در تو فريب داد و چه بسا كه آدمى از روش پسنديده پدران در مورد پسران گول مى‏خورد و گمان مى‏برد كه آنان به روش پدران هستند و حال آنكه كار بدان گونه نيست كه «قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ.» ابن ابى الحديد سپس به توضيح در باره لغات و اصطلاحات نامه پرداخته است و مى‏گويد سخنانى كه سيد رضى از قول امير المؤمنين (عليه السلام) نقل كرده، دليل بر آن است كه امير المؤمنين او را به شيفتگى به خود و لاف زدن منسوب داشته است، كه گاه بدين سوى جامه‏هاى خويش و گاه به سوى ديگر مى‏نگريسته و هيأت و جامه‏هاى خود را مى‏ستوده است و اگر عيبى مى‏ديده آن را اصلاح مى‏كرده است و در جامه‏هاى خود با ناز و غرور حركت مى‏كرده است.

محمد بن واسع يكى از پسران خود را ديد كه با ناز و غرور در جامه‏هاى خود مى‏خرامد، به او گفت: پيش من بيا، و چون نزديك او آمد. گفت: اى واى بر تو اين ناز و غرور از كجا براى تو فراهم شده است، اما مادرت كنيزى بوده است كه آن را به دويست درهم خريده‏ام، پدرت هم چنان است كه خداوند نظير او را ميان مردم افزون كناد.

نامه (73)

از نامه آن حضرت است به معاويه در اين نامه كه چنين آغاز مى‏شود: «اما بعد، فانّى على التردد فى جوابك و الاستماع الى كتابك...»، «اما بعد، من با پاسخ‏هاى پياپى به گفته‏هايت و شنيدن مضمون نامه‏هايت راى خود را سست مى‏شمارم.» ابن ابى الحديد ضمن شرح اين جمله از اين نامه كه على (عليه السلام) نوشته است: «به خدا

/ 407