جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 7

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سوگند اگر رعايت آزرم نمى‏بود، سخنان كوبنده‏اى از من به تو مى‏رسيد كه استخوان را در هم مى‏شكست و گوشت را آب مى‏كرد.»، مى‏نويسد اگر بپرسى مقصود چيست و آيا مقتضاى حال رعايت آزرم بوده است يا نه و آن سخنان كوبنده چيست مى‏گويم: در اين مورد گفته شده است كه پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) تصميم گرفتن در باره كارهاى همسرانش را پس از خود به عهده على (عليه السلام) گذاشته بود و براى او اين حق را قرار داده بود كه از هر يك از ايشان كه بخواهد شرف همسرى رسول خدا و مادر بودن براى مؤمنان را بردارد و گروهى از صحابه در اين مورد براى على (عليه السلام) گواهى مى‏دادند. بنابر اين براى على (عليه السلام) امكان داشت كه به شرف ام حبيبة پايان دهد و ازدواج او را با مردان حلال فرمايد و اين كار عقوبتى براى ام حبيبة و برادرش معاويه بوده است كه ام حبيبة هم همچون برادرش، على (عليه السلام) را دشمن مى‏داشت، و اگر على (عليه السلام) چنان كارى مى‏كرد، استخوانهاى معاويه در هم كوبيده و گوشت او آب مى‏شد، البته اين گفتار اماميه است و ايشان از قول رجال خويش روايت مى‏كنند كه على (عليه السلام) عايشه را هم به اين كار تهديد فرموده بود.

ولى ما- معتزليان- اين خبر را تصديق نمى‏كنيم و سخن على (عليه السلام) را به گونه ديگرى تفسير مى‏كنيم و مى‏گوييم گروه بسيارى از اصحاب پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) همراه على (عليه السلام) بودند كه از پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) شنيده بودند كه معاويه را پس از مسلمان شدن او لعن مى‏كرد و مى‏فرمود: معاويه منافقى كافر و دوزخى است. اخبار در اين باره مشهور است و اگر على (عليه السلام) مى‏خواست نوشته‏ها و گواهيهاى آنان را به گوش مردم شام برساند و گفتار ايشان را به اطلاع شاميان برساند، مى‏توانست انجام دهد ولى به مصلحتى كه خود بر آن دانا بود از آن كار خود دارى فرمود، و اگر چنان كرده بود گوشت معاويه را آب مى‏كرد.

من به ابو زيد بصرى گفتم: چرا على (عليه السلام) اين كار را نكرد گفت: به خدا سوگند اين موضوع را از باب مراعات معاويه و مداراى با او انجام نداد بلكه بيم آن داشت كه معاويه هم به دروغ مقابله به مثل كند و به عمرو عاص و حبيب بن مسلمه و بسر بن ابى ارطاة و ابو الاعور و نظاير ايشان بگويد: شما هم از قول پيامبر روايت كنيد كه على منافقى دوزخى است و آن اخبار مجعول را به عراق بفرستد، بدين سبب از آن كار خود دارى‏

/ 407