جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 7

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امير المؤمنين (عليه السلام) در سفارشهاى خود و خطبه‏هاى خويش بيشتر در مورد كارهاى دينى و شرعى است و امور شرع در نظرش بزرگتر است.

حكمت (39)

لسان العاقل وراء قلبه، و قلب الاحمق وراء لسانه. زبان خردمند در پس دل اوست و دل نادان پس زبان او.» سيد رضى مى‏گويد: اين سخن به گونه ديگرى هم از على (عليه السلام) نقل شده است كه چنين است «قلب الاحمق فمه، و لسان العاقل فى قلبه» و معناى هر دو كلمه يكى است.

ابن ابى الحديد مى‏گويد: سخن در باره عقل و حماقت در مباحث گذشته بيان شد و اين جا افزونيهاى ديگرى مى‏آوريم. او سپس بحثى در باره سخنان و حكايات افراد احمق آورده است كه به ترجمه برخى از آنها قناعت مى‏شود.

گفته‏اند هر چيزى چون كمياب شود، گران و ارزشمند مى‏شود ولى عقل هر چه افزون گردد گرانتر و ارزشمندتر مى‏گردد.

عبد الملك مى‏گفته است: من به عاقلى كه به من پشت كرده باشد اميدوارتر از احمقى هستم كه به من روى آورده باشد.

به يكى از دانشمندان گفته شد، عقل كامل چيست گفت: آن را در كسى به صورت اجتماع و كمال نديده‏ام كه آن وصف كنم و هر چه در كمال يافت نشود آن را حد و مرزى نيست. گفته شده است احمق از هر چيز خود را حفظ مى‏كند جز از خويشتن.

دو مرد، دختر ديماووس حكيم را خواستگارى كردند يكى از آن دو توانگر و ديگرى فقير بود، او دخترش را به آن مرد فقير داد. اسكندر از او سبب اين كار را پرسيد، گفت: آن توانگر احمق بود و بيم آن داشتم كه فقير شود و آن فقير عاقل بود، اميدوار شدم كه توانگر گردد.

بدان كه داستانهاى لطيف افراد احمق بسيار است ولى ما در اين كتاب آنچه را كه‏

/ 407