جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 7

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و هم در حديث آمده است كه زن دنده كژ است، اگر با او مدارا كنى از او بهره‏مند مى‏شوى و اگر بخواهى آن را راست كنى، او را خواهى شكست.

در امثال آمده است هيچ كنيزى را در سالى كه او را خريده‏اى و هيچ زن آزاده‏اى را در سال نخست ازدواج با او ستايش مكن.

يكى از گذشتگان گفته است: مكر زنان از مكر شيطان بزرگتر است كه خداوند متعال ضمن ياد كردن از شيطان فرموده است «همانا كيد شيطان سست است.» و زنان را ياد كرده و فرموده است: «اين از مكر و كيد شماست كه كيد شما بزرگ است.» از سخنان عبد الله مأمون در باره زنان است كه آنان همگى بد هستند و بدترين چيزى كه در مورد ايشان است، اين است كه چاره‏اى از آنان نيست.

حكمت (60)

اذا حييت بتحية فحىّ باحسن منها، و اذا اسديت اليك يد فكافئها بما يربى عليها، و الفضل مع ذلك للبادى «چون تو را تحيت و درودى گويند به از آن پاسخ گوى، و چون دستى به تو نعمتى ارزانى داشت با نعمتى فزون‏تر آن را جبران كن و با اين همه فضيلت براى آغازگر است.» جمله نخست مقتبس از قرآن عزيز است و جمله دوم متضمن معنى مشهورى است و مقصود از جمله سوم تحريض به كرم و بزرگوارى و تشويق به كار پسنديده است.

مدائنى نقل مى‏كند كه در خراسان مردى همراه مردم به حضور اسد بن عبد الله قشيرى آمد و گفت: خداوند كارهاى امير را قرين به صلاح دارد، مرا بر تو حق نعمتى است. اسد گفت: نعمت تو چيست گفت: فلان روز ركابت را گرفتم سوار شدى، گفت: راست مى‏گويى نياز تو چيست گفت: مرا به حكومت ابيورد بگمار. گفت: به چه سبب‏

/ 407