جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 7

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و او نشنيده بود فرمود: اى واى بر تو نزديك بود گردنش را بزنى و اگر اين سخن را شنيده بود رستگار نمى‏شد.»

حكمت (113)

هلك فىّ رجلان: محب غال، و مبغض قال. «دو كس در مورد من هلاك شدند، دوستدار مفرط و دشمن از حد گذرنده.» در اين باره قبلا سخن گفته شد و پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرموده است: «به خدا سوگند اگر نه اين است كه بيم دارم گروههايى از امت من در باره تو- على (عليه السلام)- همان را بگويند كه مسيحيان در باره پسر مريم مى‏گويند، امروز در باره تو سخنى مى‏گفتم كه به هيچ كس نگذرى مگر اينكه براى بركت، خاكهاى زير پايت را بردارد.» و با آنكه پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) چنان سخن را در باره او نفرموده است، گروه بسيارى از غلو كنندگان در جهان پراكنده‏اند كه در باره او همان اعتقاد مسيحيان را در مورد پسر مريم بلكه تندتر و بدتر از آن را دارند. در مورد دشمن مفرط، ما كسانى را ديده‏ايم كه على (عليه السلام) را دشمن مى‏دارند و به او كينه توزى مى‏كنند ولى كسى را نديده‏ايم كه او را لعنت كند و به صراحت از او تبرى جويد. گفته مى‏شود در عمان و صحراهاى اطراف آن و بيابانهاى آن منطقه گروهى هستند كه در باره آن حضرت همان عقيده خوارج را دارند، و من از ايشان به پيشگاه خدا تبرى مى‏جويم.

حكمت (114)

اضاعة الفرصة غصة «از دست دادن فرصت، اندوهى گلوگير است.»

/ 407