جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 7

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شريف‏تر و با افتخارترند.

شيخ ما ابو عثمان جاحظ مى‏گويد: خاندان مخزوم از طبع شعر برخوردار و در سرودن اشعار شهره بودند و در اين مورد آنچه براى ايشان بوده براى هيچ خاندانى نبوده است. و سبب آن اين است كه در باره عزت و پاسدارى وجود و شرف ايشان مثل زده مى‏شد و به كمال و نهايت رسيده بودند. از جمله اين مصراع سيحان الحسرى هم سوگند و هم پيمان بنى اميه است كه مى‏گويد: «هنگامى كه سواران آهسته در باره مرگ هشام سخن مى‏گفتند»، اين مصراع دليل آن است كه آنچه خاندان مخزوم در باره تاريخ مى‏گويند حق است و آنان مى‏گويند: قبايل قريش و كنانه و پيروان ايشان از ديگر مردم، سه چيز را مبدأ تاريخ مى‏دانستند و مى‏گفتند: اين كار چند سال پس از بناى كعبه يا چند سال پس از آمدن فيل يا چند سال پس از مرگ هشام بن مغيره بوده است، همان گونه كه اعراب امور ديگرى را مبدأ تاريخ مى‏دانستند و مى‏گفتند: به روزگار فطحل يا به روزگار حيان يا زمان حجاره يا سال جحاف بوده است. مورخان ضرب المثل زدن به كار پسنديده كسى را از بزرگترين افتخارها قرار مى‏داده‏اند و سرودن شعر هم در مورد خاندانها گاه سبب رفعت منزلت، و گاه مايه نكوهش بوده است. آن چنان كه اين شعر حطيئة موجب رفعت منزلت خاندان انف الناقه «بينى ناقه» شده است كه در مدح ايشان گفته است: «گروهى كه ايشان بينى هستند و ديگران دم و چه كسى دم را با بينى ناقه برابر مى‏داند.» و آن چنان كه اين شعر جرير خاندان نمير را كه خاندانى شريف بوده‏اند سخت زيان رسانده است آنجا كه گفته است: «چشم فرو بند كه تو از خاندان نميرى و نه به خاندان كعب مى‏رسى و نه به خاندان كلاب.

» و چه گرفتارى كه از اين شعر بر سر خاندان نمير آمده است و ضرب المثل نكوهش شده‏اند آن چنان كه شاعرى در نكوهش قومى از عرب چنين سروده است: «به زودى درماندگى و پستى اين نكوهش من شما را به روز نكوهش بنى نمير خواهد انداخت.»

/ 407