جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 7

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ريشه به خود شيفتگى به سبب حب آدمى نسبت به نفس خويشتن است و پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرموده است: دوست داشتن تو چيزى را موجب كرى و كورى مى‏شود، و آن كس كه كر و كور شود، ديدن و شنيدن عيبهايش براى او دشوار و غير ممكن مى‏شود.

بدين سبب بر آدمى واجب است كه بر نفس خويش جاسوسانى بگمارد كه عيبهايش را به او معرفى كنند، نظير آنچه عمر بن خطاب گفته است كه محبوب‏ترين مردم در نظر من كسى است كه عيبهاى مرا به من بازگو كند.

همچنين بر آدمى واجب است هر گاه عيبى از كسى مى‏بيند به نفس خويش بنگرد و اگر همان عيب را در خود مى‏بيند، آن را ريشه كن سازد و از آن غافل نشود. در اين باره متنبى چه نيكو سروده است: «هر كس خود قدر و منزلت خويش را نشناسد، ديگرى از او چيزهايى را مى‏بيند كه خود نمى‏بيند.» لاف زدن هم نزديك به اعجاب و به خود شيفتگى است با اين تفاوت كه شخص به خود شيفته در مورد خود گمان و پندار دارد ولى لاف زننده آن را به صورت قطعى مى‏پندارد، گويى در آن مورد سرگشته است.

ممكن است فرق ديگرى هم قايل شد و گفت كه به خود شيفته با اعجاب خويش كسى را آزار نمى‏دهد ولى لاف زننده بر مردم برترى مى‏جويد و اين كار او مستلزم آزار ديگران است يعنى هر لاف زننده به خود شيفته هم هست ولى هر به خود شيفته لاف زننده نيست.

حكمت (170)

الامر قريب و الاصطحاب قليل. «مرگ نزديك است و همنشينى و صحبت داشتن با يكديگر اندك.»

حكمت (171)

قد اضاء الصبح لذى عينين. «بامداد روشن شد براى آن كس كه دو چشم دارد.»

/ 407