ترك الذنب اهون من طلب التوبة. «رها كردن گناه آسانتر است از طلب توبه.» اين سخن حق است، زيرا رها كردن گناه يعنى باز ايستادن از انجام دادن آن و اين كار براى كسى كه اثر گناه را بشناسد و بداند سرانجام چه خواهد شد، آسان است و اين كار آسانتر از آن است كه آدمى در گناه بيفتد و سپس به جستجوى توبه برآيد، چه بسا كه انگيزه توبه پيدا نكند و بر فرض كه انگيزه آن را بيابد، چگونه ممكن است كه همه شرطهاى توبه براى او جمع شود و بر انجام دادن گناه و كار زشت پشيمان شود، آن هم نه از ترس عذاب و نه به اميد ثواب بلكه از اين جهت كه آن كار زشت است. وانگهى مثلا اگر فقط از گناه زنا كارى يا باده نوشى توبه كند، توبهاش سودى نخواهد داشت كه توبه او فقط هنگامى سود بخش خواهد بود كه توبه از همه گناهان و زشتىها باشد و از هر گناه كه كرده است نادم باشد كه اى كاش انجام نمىداد و عزم استوار كند كه به هيچ گناهى بر نگردد، و اگر توبهاش را بشكند همه گناهان گذشته و عقابى كه بر آن مترتب است با او حساب خواهد شد نه تنها همان گناهى كه در آن مورد توبه خود را شكسته است. و اين عقيده بسيارى از متكلمان است. بنابر اين شكى باقى نمىماند كه ترك گناه به مراتب آسانتر از توبهاى است كه اين چنين باشد. و نظير آن است كه كسى در كارى كه ممكن است به خطر در افتد در آيد به اميد آنكه اگر خطرى پيش آيد سرانجام به گونهاى از آن رهايى خواهد يافت.
حكمت (173)
كم من اكلة تمنع اكلات. «چه بسا يك خوردن كه از خوردنها باز دارد»