بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اين معنى را با الفاظى نزديك به اين الفاظ حريرى گرفته و در مقامات حريرى چنين آورده است. «چه بسيار لقمهاى كه خورنده را چنان گرفتار بيمارى معده سازد كه او را از خوردنها باز دارد». و ابن علاف شاعر هم در مرثيهاى كه براى گربه خود سروده است همين معنى را گرفته و چنين سروده است: «خواستى جوجه بخورى و روزگار ترا با درماندگى نخورد اى كسى كه جوجه خوارى گرفتارش ساخت، واى بر تو، كاش به خوردن پيه و گوشت خشكيده بسنده مىكردى. چه بسا لقمه كه چون به معده آزمند مىرسد جانش را از كالبدش بيرون مىكشد.»
شگفتىهايى از پرخورها
ابن عياش منتوف كه از اشخاص پر خور بود با منصور دوانيقى شوخى مىكرد و منصور او را تحمّل مىكرد، روزى براى همنشينان منصور مرغابى بريانى كه بسيار چرب بود آوردند، چون شروع به خوردن كردند، منصور گفت بيشتر بخوريد كه بسيار خوشمزه و معطر است. ابن عياش گفت: اى امير المؤمنين مىدانم غرض تو چيست، مىخواهى آنان را گرفتار درد معده سازى كه تا ده روزى چيزى نخورند.و در مثل آمده است «پر خورى ابى خارجة»، و چنان بود كه عربى كنار در كعبه دعا مىكرد و مىگفت: خدايا مرگى چون مرگ ابو خارجه برسان. پرسيدند: مرگ او چگونه بوده است گفت: يك بره بريان خورد و يك مشك شير نوشيد پس از آن هم نبيذ آشاميد و چون حوضى آكنده شد و در آفتاب خوابيد و مرد و در حالى كه سير و