جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - جلد 8

محمود مهدوی دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكمت (459)

ما مزح امرو مزحة، الّا مجّ من عقله مجة. «مزاح نكند كسى مزاح كردنى مگر آنكه چيزى از خرد خود بيرون افكند بيرون افكندنى.»

حكمت (460)

زهدك فى راغب فيك نقصان حظّ، و رغبتك فى زاهد فيك ذلّ نفس. «بى‏رغبتى تو در مورد كسى كه به تو راغب است، كاستى بهره است و رغبت تو در كسى كه به تو بى‏رغبت است، خوار ساختن نفس است.» يعنى موجب كاستى بهره توست و اين بدان سبب است كه شايسته نيست نسبت به كسى كه به تو رغبت دارد بى‏رغبتى نشان دهى و احسان را نبايد با بدى مكافات كرد و براى قصد حرمتى است و براى كسى كه آرزومند است، احترام و تعهدى است و هر كس كه خواهان دوستى با تو باشد و به تو اميد بسته و آهنگ تو كرده است، جايز نيست كه او را برانند و كنار زنند و بى‏رغبتى نشان دهند، اگر بى‏رغبتى نشان دهى مايه كاستى بهره توست نه كاستى بهره او. اما رغبت نشان دادن تو نسبت به كسى كه به تو بى‏رغبت است، خوارى و زبونى است زيرا خود را به كسى عرضه مى‏دارى كه به تو اعتنايى ندارد و اين مايه خوارى و كوچك شدن است. عباس بن احنف كه غزل نيكو مى‏سروده است، در اين غزل خود چنين سروده است: همواره در قبال دوستى كسانى كه راغب دوستى با من بودند بى‏رغبتى نشان مى‏دادم تا آنكه گرفتار رغبت كردن به كسى شدم كه بى‏رغبت است- معشوق-، آرى اين همان دردى است كه چاره‏سازيهاى طبيب از درمانش ناتوان است و نا اميدى عيادت كننده طولانى است.

مقصودش اين است كه همواره عزيز بودم تا آنكه عشق خوار و زبونم ساخت.

/ 299