بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
«اَيُأَمِّلُ غَيْرى فى الشَّدائِدِ؟ وَالشَّدائِدُ بِيَدى وَ يَرْجوُ غَيْرى وَ يَقْرَعُ بالْفِكْرِ بابَ غَيْرى؟ وَ بِيَدى مَفاتيحُ الأبْوابِ وَ هِىَ مُغْلَقةٌ وَ بابى مَفْتوُحٌ لِمَنْ دَعانى»آيا در سختى و گرفتاريها غير مرا مى طلبد، در حالى كه گرفتارى ها به دست من است و آيا به غير من اميدوار است و در انديشه خود درِ خانه جز مرا مى كوبد؟! با آنكه كليد همه درهاى بسته نزد من است و درِ خانه من به روى كسى كه مرا بخواند، باز است.«فَمَنْ ذَالَّذى اَمَّلَنى لِنَوائِبِهِ فَقَطَعْتُهُ دوُنَها؟»كيست كه در گرفتاريهايش به من اميد بسته است و من او را با گرفتارى هايش رها كرده ام.«وَ مَنْ ذَالَّذى رَجانى لِعَظيمَة فَقَطَعْتُ رَجائَهُ مِنّى؟»و كيست كه در كار بزرگى، به من اميد بسته است و من اميدش را از خود بريده باشم؟«جَعَلْتُ آمالَ عِبادى عِنْدى مَحْفوُظَةً فَلَمْ يَرْضوُا بِحِفْظى وَ مَلأَْتُ سَماواتى مِمَّنْ لايَمَلُّ مِنْ تَسْبيحى وَ أَمَرْتُهُمْ اَنْ لا يُغْلِقوُا الأَْبْوابَ بَيْنى وَ بَيْنَ عِبادى، فَلَمْ يَثِقُوا بِقَوْلى»من آرزوهاى بندگانم را نزد خود محفوظ داشتم، ولى آنها راضى نشدند كه آرزوهايشان نزد من محفوظ باشد (بلكه مى خواهند به دست خودشان و يا ديگران نگهدارى شود، چون اگر راضى بودند آرزوهايشان نزد من باشد سراغ ديگران نمى رفتند؛ و از اينجا معلوم مى شود مرا به خدايى نپسنديدند و يا به من اعتماد نكردند) و آسمان هايم را از كسانى كه از تسبيح من خسته نمى شوند (فرشتگان) پر كردم و به آنها دستور دادم كه درهاى ميان من و بندگانم را نبندند، ولى آنان (بندگان) به قول من اعتماد نكردند.«أَلَمْ يَعْلَمْ [أَنَّ] مَنْ طَرَقَتْهُ نائِبَةٌ مِنْ نَوائِبى أَنَّهُ لا يَمْلِكُ كَشْفَها اَحَدٌ غَيْرى اِلاّ مِنْ بَعْدِ اِذْنى»آيا (كسى كه به غير من اميدوار است) نمى داند كه اگر براى او حادثه اى پيش آيد، جز به اذن من كسى نمى تواند آنرا برطرف سازد؟خداوند متعال در قرآن مى فرمايد:«وَ اِنْ يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ اِلاّ هُوَ وَ اِنْ يُرِدْكَ بِخَيْر فَلا رادَّ لِفَضْلِهِ...»(1)1ـ يونس/107.