راهیان کوی دوست نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راهیان کوی دوست - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گرچه اميد بستن به قدرت خويش از جنبه عقلانى ستوده شده، ولى از ديدگاه توحيدى مذموم است، چون آنچه ما داريم عاريه است و مالك آن خداست. حال وقتى چيزى از ديگرى است و به عنوان امانت نزد ما نهاده شده است، چگونه به آن اعتماد كنيم، با اينكه نمى دانيم صاحب آن امانت، آن را نزد ما باقى مى گذارد يا نمى گذارد؛ پس تنها بايد به خدا اعتماد كنيم.

اين معنى (اعتماد و توكل بر خدا) در آيات فراوانى مورد ستايش ذات حق قرار گرفته، تا آنجا كه وعده داده شده، كسانى كه بر خدا توكل كنند، خدا آنها را كفايت مى كند.

«وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه فَهُوَ حَسْبُهُ»(1)

«اَلَيْسَ اللَّهُ بِكاف عَبْدَهُ»(2)

آيا خدا براى بنده اش كافى نيست، كه او سراغ ديگران برود. پس اگر ما به «ربوبيت الهى» معتقد باشيم و خدا را به عنوان «ربّ»، مالك و صاحب اختيار و كسى كه هستى مملكوش در اختيار اوست، بشناسيم، جا ندارد سراغ ديگران برويم.

يكى از استادان ما داستانى به اين مضمون نقل مى فرمود:

در همسايگى ما كودكى كنار خانه خودشان نشسته بود، ناگهان گدايى در خانه آمد و به آن بچه گفت: برو از مادرت قدرى نان براى من بگير و بياور، بچه به او گفت: برو از مادر خودت بگير (گويا بچه مى دانست، كسى كه مادر دارد بايد نيازهايش را از او بخواهد).

ايشان مى فرمود: اگر معرفت و شناخت ما به خدا، به اندازه معرفت و شناخت اين بچه به مادرش باشد كه هر كس چيزى ندارد، بايد از مادرش بگيرد و اين مادر

1ـ طلاق/3.

2ـ زمر/36.

/ 241