راهیان کوی دوست نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راهیان کوی دوست - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نمى يابد، زيرا تكامل انسان در گرو انجام وظايف بندگى است و آن نيز در ارتباطات انسانى مطرح مى گردد و اين ارتباطات نيز در نظام اسباب و مسبّبات مندرج مى باشد و اگر انسان انزوا گزيند و فقط به عبادت مشغول گردد و در زندگى روزمرّه به كار و تلاش نپردازد، برخلاف حكمت الهى عمل كرده است و در اين صورت، انتظار رسيدن رزق و روزى از جانب خداوند، قطعاً بى مورد خواهد بود، به قول مولوى:




  • گر توكل مى كنى در كار كن
    كشت كن پس تكيه بر جبار كن



  • كشت كن پس تكيه بر جبار كن
    كشت كن پس تكيه بر جبار كن



بنابراين حكمت الهى ايجاب مى كند كه انسان در مسير راهيابى به نيازها و خواسته هايش، از اسباب بهره جويد. اگر بنا بود با درخواست روزى از خدا و گفتن يك «يا الله» روزى انسان فراهم شود، ديگر كسى به دنبال روزى نمى رفت و انسانها آزمايش نمى شدند. اين مشكلات است كه انسان در جريان آن آزموده مى شود و در نتيجه به تكامل و يا انحطاط و سقوط دست مى يابد. اگر در هر مرحله، براى انسان وظيفه اى مشخص شده، بدان جهت است كه بايد به دنبال اسباب برود، وقتى گرسنه است بايد كار كند و در نتيجه كار، رابطه بين كارگر و كارفرما، تصرف در اموال ديگران، ظلم، ظالم و مظلوم، محروم و مستضعف و جبّار و مستكبر مطرح مى شود.

اگر بنا بود هر كس دو ركعت نماز بخواند و بعد از نماز غذاى بهشتى در برابر او نهاده شود، ديگر امتحانى در كار نبود و همه انسانها صالح مى بودند و اهل طاعت از اهل معصيت، شناخته نمى شدند و معلوم نبود كه چه كسى براى اطاعت خدا، حاضر است رنج بكشد و چه كسى از دستاورد تلاش ديگران بهره مى جويد.

البته گاهى وراى «نظام اسباب و مسبّبات عادى» حكمت الهى اقتضاء مى كند كه امر خارق العاده اى رخ دهد، چنانكه درمورد حضرت مريم (عليها السلام) چنين امرى رخ مى داد.

«... كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرْيا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً...»(1)

هرگاه زكريا به صومعه نزد مريم مى آمد، نزد او روزى مى يافت.

1ـ آل عمران/37.

/ 241