بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و به اعتبار ديگر از اين دنيا به عالم ديگر منتقل مى شود. به تعبير على (عليه السلام) در نهج البلاغه: «وَ صَحِبُوا الدُّنْيا بِاَبْدان اَرْواحُها مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الاَْعْلى» (1) بابدن هايى دردنيا زندگى مى كنند كه روح آنها به آستان رفيع رحمت الهى آويخته شده است.چنين انسانى از خانه شيطان به خانه خدا منتقل مى گردد: تا چشم به روى دنيا و مظاهر آن باز است و دل به لذتهاى آن وابسته است، دنيا خانه شيطان است، چون شيطان وسوسه گر، درصدد به انحراف و لغزش كشاندن انسانهاست. ولى وقتى انسان اوج گرفت و به «خانه رحمان» منتقل گرديد، ديگر دست شيطان به او نمى رسد؛ چرا كه شيطان را به خانه خدا راه نيست.«يا اَحْمَدُ؛ لاَُزَيِنَنَّهُ بِالْهَيْبَةِ وَ الْعَظَمَةِ فَهذا هُوَ الْعَيْشُ الْهَنىُ وَ الْحَياةُ الْباقِيَةُ وَ هذا مَقامُ الرّاضينَ»اى محمد؛ من او را به هيبت و شكوه زينت مى بخشم و اين، زندگى گوارا و حيات جاودانه است و مقام كسانى كه راضى به رضاى خدايند.كسانى كه با خدا رابطه دارند و دلشان متوجه خداست، چنان هيبت و عظمتى بدانها داده شده كه ديگران در برابرشان خضوع مى كنند و خود به دليل اين امر پى نمى برند كه چرا به مجرد روبرو گشتن با چنين افرادى احساس خُردى و كوچكى مى كنند. ممكن است لاغر و رنجور باشد و چيزى كه موجب هيبت و ابهت گردد در ظاهر او وجود نداشته باشد، اما وقتى بازتاب حالات روحى او ظاهر مى گردد، مردم در خود احساس كوچكى مى كنند و او را بزرگ مى دارند.آيا اين زندگى خوش تر و گواراتر است، يا زندگى سراسر آلوده ما كه دلمان را به آن خوش كرده، در اين فكريم چه بپوشيم و چه بخوريم و چگونه سر همديگر كلاه بگذاريم؟ اگر چيزى از مالمان كم شود، از غصه و ناراحتى خوابمان نمى برد. آيا اين1- نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، ص 139، حكمت 139.