بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
«اِذا عَمِلَ بِرِضائى وَ أَطاعَ أَمْري.» (1)[در جمله صديقين قرار مى گيرد]هنگامى كه به رضاى من عمل كند و فرمانم را اطاعت نمايد.امام، رضوان الله تعالى عليه، بارها مى فرمود: ما بايد به تكليفمان عمل كنيم و اينكه چه واقع مى شود به ما مربوط نيست، چون جهان مدبّرى دارد و به آنچه تدبير و قضاى او تعلّق گرفته، بايد رضايت دهيم.در روايت ديگرى حضرت موسى از خدا سؤال مى كند:«اى ربِّ اىُّ خَلْقِكَ اَحَبُّ اِلَيْكَ؟ قالَ مَنْ اِذا اَخَذْتُ حَبيبَهُ سالَمَنى...»خدايا؛ كدام يك از بندگانت، نزد تو محبوب ترين است؟ خداوند مى فرمايد:بنده اى كه اگر محبوبش را از او باز گيرم، به من پرخاش نكند و حرمت مرا نگه دارد.برخى، وقتى عزيزى از دست مى دهند، از خدا گله و شكايت مى كنند و به اين امر رضايت نمى دهند، چون نمى خواهند از محبوبشان جدا شوند، چنين افرادى محبوب خداوند نيستند.سپس حضرت موسى عرض مى كند:«فَاَىُّ خَلْقِكَ اَنْتَ عَلَيْهِ ساخِطٌ؟ قال: مَنْ يَسْتَخيرُنى فِى الاَْمْرِ فَاِذا قَضَيْتُ لَهُ سَخَطَ قَضائى» (2)خدايا؛ از كدامين بندگانت نا خشنودى؟خداوند فرمود: كسى كه خير و صلاحش را از من بخواهد، سپس آنگاه كه به خير و صلاحش حكم كردم بر قضاى من خشم گيرد.وقتى به خدا اعتماد و توكّل مى كنيم و از او مى خواهيم آنچه به صلاح ماست پيش آورد، اگر گرفتارى و بيمارى پيش آمد، نبايد گله كرد، چرا كه خير و صلاح ما در آن است. پس انسان موحّد، بر خدا توكّل مى كند و از او كمك خواسته، در شدايد و1ـ بحارالانوار، ج 71، ص 139.2ـ بحارالانوار، ج 82، ص 90.