بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و حالتى به او دست مى دهد كه موجب از بين رفتن دينش مى گردد، چون به اعمالش خشنود مى گردد و از خود راضى مى شود...«حَتّى يَظُنَّ اَنَّهُ قَدْ فاقَ الْعابِدينَ وَ جازَ في عِبادَتِهِ حَدَّالتَّقْصيرِ...»تا آنجا كه گمان مى كند بر همه عابدان برترى دارد و در عبادت از حد تقصير و كوتاهى فراتر رفته است (در صورتى كه پيامبران نيز اعتراف به كوتاهى و تقصير در عبادت مى كنند).«فَيَتَباعَدُ مِنّى عِنْدَ ذلِكَ وَ هُوَ يَظُنُّ اَنَّهُ يَتَقَرَّبُ اِلَىَّ...»آن هنگام از من دور مى شود و خود مى پندارد به من نزديك مى گردد!«فَلايَتَّكِلُ الْعامِلُونَ عَلى اَعْمالِهِمْ الَّتي يَعْمَلُونَها لِثَوابي...»پس كسانى كه به جهت پاداش و ثواب، اعمالى انجام مى دهند، نبايد به آنها تكيه كنند.نبايد به عبادت و سحر خيزى خود ببالند و به اعمال خود اميدوار باشند، زيرا اين عجب و غرور موجب هلاكت آنها مى گردد، بلكه همواره بايد به لطف و رحمت خداوند اميد داشته باشند.«فَاِنَّهُمْ لَو اجْتَهَدُوا وَ اَتْعَبُوا اَنْفُسَهُمْ وَ أَفْنَوا اَعْمارَهُمْ في عِبادَتي كانُوا مُقَصِّرينَ غَيْرَ بالِغينَ في عِبادَتِهِمْ كُنْهَ عِبادَتي فيما يَطْلُبُونَ عِنْدي مِنْ كَرامَتي وَ النَّعيمِ في جَنّاتي وَ رَفيعِ دَرَجاتي الْعُلى في جِواري...»زيرا آنها هر چه كوشش كنند و خود را به زحمت افكنند و عمر خود را در راه عبادت من سپرى سازند، باز مقصرند و با عبادت خود به حقيقت و ژرفاى پرستش من نمى رسند و شايستگى و صلاحيت دريافت كرامت و نعمتهاى بهشتى و درجات والايى كه در جوار من طلب مى كنند، نمى يابند.«وَ لكِنْ فَبِرَحْمَتي فَلْيَثِقُوا وَ بِفَضْلي فَلْيَفْرَحُوا وَ اِلى حُسْنِ الظَّنِّ بي فَلْيَطْمَئِنُّوا...»و لكن به رحمت من بايد اعتماد كنند و به فضلم شادمان بوده و اطمينانشان به حسن ظنّ به من باشد.«فَاِنَّ رَحْمَتي عِنْدَ ذلِكَ تُدارِكُهُمْ وَ مَنّي يُبَلِّغُهُمْ رِضْواني وَ مَغْفِرَتي تُلْبِسُهُمْ عَفْوي...»