بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
هر آينه انسان به كفر و طغيان مى گرايد، وقتى كه به غنا و دارايى مى رسد.كسى كه ثروتش فراوان است، ممكن است به آن متكى گردد و به خود ببالد؛ ولى فقير ثروتى ندارد كه به جهت آن تكبر كند. و بالاترين فسادها و ريشه كفر و عناد و شرك، كبر و خود بزرگ بينى است كه ثروتمند مبتلاى به آن است. از آنجا كه اغنيا و ثروتمندان بيشتر به فساد و انحراف اخلاقى، بخصوص كبر و غرور، مبتلا مى گردند، خداوند در ذيل آيه 23 از سوره الحديد، فرمود: «وَ اللّهُ لايُحِبُّ كُلَّ مُخْتال فَخُور» خداوند دوستدار هيچ متكبر خودستايى نيست.از آنجا كه خداوند آدمهاى افتاده و متواضع را دوست مى دارد و اكثر اغنيا به كبر و خودپسندى مبتلايند، مى توان گفت اكثر انسانهاى خوب و شايسته در بين فقرا هستند، لذا خداوند فرمود فقرا را دوست بدار، جز كسانى كه به كفر و عصيان و لجاجت مبتلايند و اگر مى فرمود: اغنيا را دوست بداريد جز بَدان آنها را، تخصيص اكثر لازم مى آمد؛ چون اكثر آنها بدند و به صفات ناشايست مبتلايند. از طرف ديگر گرچه ممكن است غنى مؤمن و شايسته باشد، ولى محبت ما به او، فقط براى خدا و به جهت صفات شايسته او نيست و جهات ديگر نيز در دوستى و محبت دخالت دارد. پس محبت تنها براى خدا نيست، لااقل در معرض اين است كه به جهات ديگر نيز آلوده گردد، چرا كه ثروتمندان جاذبه هاى ديگرى نيز دارند كه در زمره جاذبه هاى مادى و دنيايى است.انسان به حسب طبيعت و ديدگاه پست و ابتدايى اش، مال و ثروت را يك ارزش مى داند و طبيعى است وقتى با ثروتمندى روبرو مى شود، به جهت مالش به او ارج مى نهد و او را بزرگ مى شمارد، چون در ژرفاى نهانش ثروت را دوست دارد و او را مهم و با ارزش مى شمارد. پس به طور طبيعى براى او عظمت و شخصيت قائل است و در برابرش خضوع مى كند و خود را خوار مى شمارد.انسان بايد خيلى حسابگر و خود ساخته باشد كه اگر به مؤمن ثروتمندى