بسم الله الرحمن الرحيمهنگامى كه ابوبكر تصميم نهايى خود را در مورد غصب فدك از حضرت زهرا (سلام الله عليها) گرفت و نماينده حضرت را از آنجا اخراج نمود و از اين اخبار به آن حضرت رسيد، سر مبارك را پوشانيدند و پوشش كامل بر تن نمودند و همراه عده اى زنان خدمتگذار و بانوان خويشاوندانشان، براى اعتراض به ابوبكر به راه افتادند.هنگام راه رفتن لباس حضرت به زمين كشيده مى شد و پايين لباس زير پايشان مى رفت، و راه رفتشان چنان بود كه گويا پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) راه مى روند.ابوبكر با عده زيادى از مهاجرين و انصار و ديگر افراد در مسجد نشسته بودند كه حضرت وارد شدند، و با آمدن حضرت پرده اى بين ايشان و مردم آويخته شد. حضرت زهرا (سلام الله عليها) نشستند و چنان از سوز دل ناله زدند كه قلبها لرزه در آمد و اشكها جارى شد و مردم را به گريه و ضجه واداشتند و مجلس را منقلب كردند. سپس لحظه اى درنگ نمودند تا صداى ناله هاى مردم خاموش گرديد و از جوش و خروش افتاد.با آرمش مجلس، حضرت صحبت خود را با حمد و ثناى الهى و درود بر پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) آغاز نمود، مردم با شنيدن كلام آن حضرت بار ديگر شروع به گريه كردند، و حضرت براى بار دوم سكوت كردند، و هنگامى كه مردم آرام گرفتند صحبت خود را از سر گرفتند و چنين فرمودند: