بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 102زيادتر بمالد تا پاك شود. و كفايت مىكند يك سنگ سه گوشه دار با يك كهنه بزرگ كه در هر دفعه گوشهاى از آن را بمالد و احوط اين است كه سه سنگ يا سه پارچه از هم جدا باشد و كفايت مىكند هر جسم پاك كننده، اگر چه انگشتان باشد و واجب است كه پاك باشد. و شرط نيست بكر بودن آن سنگ به معنى اين كه استعمال در استنجاء نشده باشد. و كفايت نمىكند چيز نجس و كافى است متنجس هر گاه او را تطهير كنند و هر گاه چيز نجس يا متنجس را بر خود بمالد، ديگر پاك نمىشود مگر به آب، مگر اين كه آن عين نجس با رطوبت مسريه به محل بر نخورده باشد بلكه با عين نجاست ملاقات كرده باشد و واجب است در شستن به آب ازالهى عين و ازالهى اثر به معنى اجزاء صغار از نجاست كه به چشم ديده نمىشود، نه آن كه مراد رنگ و بو باشد و اما در سنگ و كهنه ماليدن، ازالهى عين لازم است و بقاء اثر ضرر ندارد.
مسأله 1
جائز نيست استنجاء به چيزهاى محترمه و نه به استخوان و سرگين و اگر بكند معصيت كرده، لكن محل پاك خواهد شد بنا بر اقوى.
مسأله 2
در استنجاء به غير آب، لازم است ازالهى رطوبت باقيه در محل، پس با بقاء آن، حكم به طهارت مشكل است.
مسأله 3
در استنجاء به غير آب، بايد جسمى كه به آن استنجاء مىكنند رطوبت مسريه نداشته باشد، پس كافى نيست مثل گِل و كهنهتر. بلى! نمى كه مسرى نباشد ضرر ندارد.
مسأله 4
هر گاه نجاستى ديگر مثل خون و غائط بيرون بيايد يا از خارج نجاستى به به محل برسد، متعين است شستن به آب و اگر شك كند در خروج نجاست ديگر يا رسيدن نجاست از خارج، بنا را بر عدم گذارد. پس مختار است در استنجاء، به آب يا به سنگ و كهنه.
مسأله 5
هر گاه از بيت الخلاء بيرون آمد و شك كرد كه آيا استنجاء كرده يا نه؟ احوط آن است كه بنا را بر عدم گذارد و اگر چه عادت به استنجاء داشته باشد. بلكه هم چنين است حكم، هر گاه داخل در نماز شده باشد و شك كند. بلى! اگر شك بعد از فراق از نماز باشد، نمازش صحيح است لكن بايد استنجاء كند براى نمازهاى بعد، لكن بعيد نيست جريان قاعدهى تجاوز در صورت اعتياد به استنجاء.