فصل سوم در احكام استبراء است‏ - غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 1

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 103

وقت شستن مخرج بول دست ماليدن و اگر شك كرد در بيرون آمدن مثل مذى، بنا را بر بيرون نيامدن گذارد. لكن احوط در اين صورت دست ماليدن است.

مسأله 7

هر گاه محل استنجاء را سه دفعه بر زمين پاك بمالد، هر دفعه به موضعى با فرض زوال عين، كفايت مى‏كند.

مسأله 8

جائز است استنجاء به چيزى كه شك دارد كه استخوان يا سرگين يا از محرمات است و پاك مى‏كند محل را و اما هر گاه مايعى دارد و شك مى‏كند كه آب مطلق است يا مضاف؟ كفايت نمى‏كند در تطهير محل، بلكه بايد علم پيدا كند به آن كه آن آب است.

مسأله 9

در شستن مخرج بول دست ماليدن واجب نيست مگر آن كه خشك شود يا مخلوط با وذى و مذى شود كه در اين حال بايد دست بمالد تا علم به ازاله، حاصل شود. و احوط در صورت شك در خروج مذى يا وذى، دست ماليدن است.

فصل سوم در احكام استبراء است‏

و بهتر در كيفيت آن اين است كه صبر كند تا از ريزش بول قطع شود پس مخرج غائط را تطهير كند و بعد از آن انگشت ميانى از دست چپ را بر مخرج گذارده بكشد تا بيخ ذَكَر سه مرتبه، و بعد از آن انگشت سبابه را در زير ذَكَر گذاشته و انگشت ابهام را بالا و به قوّت بكشد و فشار دهد، به نحو دوشيدن تا سر ذَكَر سه مرتبه و بعد از آن سه مرتبه سر ذَكَر را فشار دهد. و كفايت مى‏كند ساير كيفيات ديگر با مراعات سه مرتبه و فايده‏ى استبراء آن است كه هر گاه بعد از بول، رطوبتى مشتبه بيرون آيد كه ندانى بول است يا چيز ديگر؟ پس اگر عمل مذكور را كرده باشى، آن رطوبت محكوم است به طهارت و اگر وضوء هم گرفته باشى آن وضوء باطل نخواهد شد و الّا نجس و مبطل وضوء خواهد بود. و ملحق است به استبراء طول مدت، بر وجهى كه قطع كند به اين كه چيزى از بول در مجرى نمانده و اما اگر قطع نكند، بلكه احتمال بدهد بقاء را هر چند آن احتمال ضعيف باشد ملحق نيست به خلاف استبراء كه به احتمال بقاء نيز، حكم مذكوره در او جارى است هر گاه به وجه‏

/ 443