بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 114(شانزدهم) خوابيدن. (هفدهم) مقاربت با زوجهى خود كه حامله باشد. (هيجدهم) نشستن قاضى در مجلس قضاء. (نوزدهم) كَوْن بر طهارت. (بيستم») مس كتابت قرآن در صورتى كه واجب نباشد و وضوء شرط است در جواز آن چنانچه گذشت و در سابق دانستى كه اقوى، استحباب وضوء است فى حد نفسه نيز. اما قسم دوم كه وضوء تجديدى باشد و ظاهر آن است كه در آن عددى معتبر نباشد پس جائز است ثالثاً و رابعاً و بالاتر نيز و اما در غسل، تجديد نيست پس غسل تجديدى مشروع نيست بلكه بعد از غسل جنابت، مادامى كه غسل او باطل نشده وضوء مشروع نيست و اگر چه مدت هم طول كشيده شده باشد. و اما قسم سوم پس آن نيز براى چند چيز است: (اول) از براى حايض در وقت هر نماز به جهت ذكر خدا نمودن به قدر آن نماز. (دوم) از براى خوابيدن جنب و از براى خوردن و آشاميدن و جماع كردن او و غسل دادن او ميت را. (سوم) از براى كسى كه مس ميت كرده و غسل مس نكرده، مىخواهد جماع كند. (چهارم) براى كسى كه ميت را غسل داده و غسل نكرده، مىخواهد ميت را كفن كند يا در قبر بسپارد.
مسأله 3
بدان كه مختص نيست وضوى قسم اول از وضوءات مستحبه به همان غايتى كه وضوء براى آن به عمل آمده است، بلكه مباه مىشود به آن جميع غاياتى كه مشروط است به وضوء و هم چنين در وضوء تجديدى، اگر منكشف شود كه خللى در وضوء اول بوده يا بعد از او، حدثى سر زده بوده يا به خيال اين كه وضوء گرفته در سابق، لهذا به قصد تجديد وضوء گرفته باشد و در واقع وضوء سابقاً نگرفته بوده، مىتواند با آن نماز و ساير غايات را به جا بياورد بلكه در قسم سوم اگر در واقع محدث به اكبر نبوده است بلكه محدث به اصغر بوده است و به خيال حدث اكبر به قصد يكى از امور مذكوره گرفته نيز، چنين است.
مسأله 4
واجب نيست در وضوء قصد موجب آن مثل اين كه قصد كند كه وضوء مىگيرم به جهت بيرون آمدن بول يا به جهت آن كه خواب رفتم، بلكه اگر قصد كرد يكى از موجبات وضوء را و بعد ظاهر شد كه در واقع آن موجب نبوده بلكه غير او بوده، صحيح است مگر آن كه بر وجه تقليد بوده باشد.